❤️ شهر بانوی مسلمان ❤️
💎قطب راوندى قدس سره در كتاب ارزشمند «خرائج» مى نويسد: جابر گويد: امام باقرعليه السلام مى فرمود:
هنگامى كه دختر يزد جرد بن شهريار، آخرين پادشاه سلسله ساسانى را اسير كرده و وارد شهر مدينه كردند، دختران مدينه به پشت بامها رفته و به تماشاى او پرداختند، وقتى او را وارد مجلس عمر نمودند، از نور و پرتو جمالش مجلس روشن گشت، وقتى چشمش به عمر افتاد، گفت: پيروز باد هرمز.
عمر اين سخن را شنيد، خشمگين شده و گفت: اين كافر مرا دشمنام مى دهد، و تصميم گرفت او را مجازات نمايد.
🔹امير مؤمنان على عليه السلام كه شاهد اين منظره بود رو به عمر كرد و فرمود: چيزى را كه نمى دانى انكار نكن!
عمر دستور داد كه تا او را در معرض فروش قرار داده و به همه اعلان نمايند.
🔸امير مؤمنان على عليه السلام فرمود:
لايجوز بيع بنات الملوك وإن كنّ كافرات ولكن أعرض عليها أن تختار رجلاً من المسلمين حتّى تتزوّج منه، وتحسب صداقها عليه من عطائه من بيت المال يقوم مقام الثمن.
🔹دختران پادشاهان را نبايد فروخت، گر چه كافر باشند. او را مخيّر كن تا يكى از مسلمانان را برگزيند و با او ازدواج نمايد. و مهريّه او را از سهم آن مرد، از بيت المال حساب كن كه به جاى قيمتش باشد.
عمر گفت: چنين مى كنم، آنگاه به آن بانو گفت: يكى از مسلمانان را به عنوان شوهر انتخاب كن.
آن بانوى بزرگوار دورى زد وامام حسين عليه السلام. را انتخاب نمود.
🔸امير مؤمنان على عليه السلام به او فرمود: چه نام دارى اى كنيزك؟
گفت: جهان شاه.
فرمود: بلكه نام تو شهربانو است. ...
🔹آنگاه امير مؤمنان على عليه السلام رو به امام حسين عليه السلام كرد و فرمود:
احتفظ بها وأحسن إليها، فستلد لك خير أهل الأرض في زمانه بعدك، وهي اُمّ الأوصياء الذريّة الطيّبة ؛
🔸اين دختر را نيكو نگهدارى كن كه به زودى فرزندى براى تو مى آورد كه او پس از تو، بهترين فرد روى زمين است، اين دختر مادر اوصيا، از ذرارى پاك است.
پس علىّ بن الحسين زين العابدين عليه السلام از اين بانوى بزرگوار متولّد شد.
🔹در روايتى آمده است:
آن بانوى بزرگوار در هنگام زايمان از دنيا رفت، و اين كه او در آن محفل، امام حسين عليه السلام را برگزيد جهتش اين بود كه آن بانو، حضرت فاطمه عليها السلام را در عالم خواب ديد و پيش از آن كه اسير لشكريان گردد، مسلمان شد.
او قصّه شگفتى دارد كه بدين شرح است:
🔸آن بانوى بزرگوار گويد:
پيش از آمدن سپاهيان اسلام در خواب ديدم كه حضرت محمّد رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم با امام حسين عليه السلام به خانه ما تشريف فرما شدند، حضرت در مكانى جلوس فرمود و مرا براى امام حسين عليه السلام خواستگارى نمود. پدرم پذيرفت و عقد بسته شد.
وقتى از خواب بيدار شدم، محبّت او در دلم جاى گرفت و به جز او به چيز ديگرى نمى انديشيدم.
شب دوّم حضرت فاطمه زهراعليها السلام را در خواب ديدم، آن حضرت نزد من آمد و اسلام را بر من عرضه فرمود، من پذيرفته و مسلمان شدم.
آنگاه بانوى بانوان جهانيان
✍حضرت زهراعليها السلام فرمود:
إنّ الغلبة تكون للمسلمين وأنّك تصلين عن قريب إلى ابني الحسين عليه السلام سالمة لا يصيبك بسوء أحد.
🔹به زودى مسلمانان بر شما پيروز خواهند شد و تو صحيح و سالم پيش فرزندم حسين عليه السلام خواهى رفت و هيچ خطرى متوجّه تو نخواهد شد.
🔸آن بانوى بزرگوار گويد: بدين وسيله، من هم اكنون وارد مدينه شدم و تا حال هيچ ناراحتى متوجّه من نشده و دست مرا انسانى لمس نكرده است.
📖الخرائج،ج۲،ص۷۵۰، ح ۶۷
📖بحار الأنوار،ج۴۶،ص۱۰، ح ۲۱
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g