✅لزوم استاد کامل راه
🔹آیت الله قاضی به لزوم وجود استاد بسیار تأکید می کرد و می فرمود:
🔻« کسی که طالب سیر و سلوک شد، اگر برای پیدا کردن استاد نصف عمر خود را در جستجو بگذراند ارزش دارد. و آن که به استاد رسیده نصف راه را طی کرده است. »
🔻مرحوم قاضی (ره):
🔹« اهّم از آنچه در این راه لازم است، استاد خبیر و بصیر و از هوا بیرون آمده و به معرفت الهیه رسیده و انسان کامل است، که علاوه بر سیر الی الله، سه سفر دیگر را طی نموده و گردش و تماشای او در عالم خلق بالحق بوده باشد.»
🔹آیت الله نجابت می فرماید:
🔻« بعضی ها سالک خود، واصل خود هستند، یعنی کسی که زندگی و سیر عرفانی اش بسته به خودش است، حتی عادات و کردار نیک هم پیدا می کند و در وجودش ریشه می دواند و عادت می شود اما تکیه گاهش هنوز خودش است و کنترلش هنوز دست خودش. هنوز از خود منقطع نشده و خود را به دست خدا نسپرده است. »
🔹از آیت الله نجابت نقل شده:
🔻« یک نفر نامه ای فرستاده بود خدمت آقای قاضی و از ایشان سؤالی کرده بود، نوشته بود من مدتی به ریاضت های مثل فلان و فلان مشغول بودم. پس از مدتی حال تجردی برایم پیش آمد که مشاهده کردم از بدن خویش بیرون آمدم. در همین حال چند فرشته آمدند اطراف من را گرفتند یکی گفت باید گوشش را برید، دیگری گفت باید دستش را برید، بعدی گفت باید پایش را برید و مطالبی از این قبیل. فی الجمله شرح مفصلی از حالی که برایش رخ داده بود در آن مکتوب نوشته بود. بعد از محضر آقای قاضی سؤال کرده بود که چون ساعاتی در این حال بودم و هوش ظاهری نداشتم، نسبت به نمازهایی که از من فوت شده چه تکلیفی دارم؟
🔹آقای قاضی فرمودند:
🔻این شخص ریاضت های باطل و غلط انجام داده و بسیار نادان است. و آن چه در آن حال به او گفتند برای این بوده که به او بفهمانند نادان است و خطا کرده است و شاهد بر نادانی او همین بس که چنین سؤالی از من پرسیده، به جای این که سؤال کند که این حال چه بوده است و معنای سخنان مأموران الهی چه بوده، سؤال از فوت نماز در بی هوشی کرده که از هر کس دیگری هم می توانست بپرسد...»
🔹از آیت الله کشمیری نیز نقل شده است که:
🔻(می گفتند این طور نیست که استاد فقط ذکر بدهد، آقای قاضی همیشه به ما می گفتند اذکار و ادعیه با شرایط تأثیر می کند و مراقبه حرف اول را می زند. ایشان هم چنین نوع اذکار را از نظر کمیّ و کیفی برای خواصّ متذکر می شدند و می گفتند کار آسانی نیست که کسی بتواند این کار را بکند مگر خود هم راه رفته باشد و هم حاذق باشد. بعضی اوراد برای قوی شدن اراده، بعضی برای تقویت روح و عده ای برای رزق و دسته ای برای توحید و فنای فی الله و تعدادی برای محبت است. بعضی اذکار توحیدی فقر می آورد و ممکن است شخص نتواند تحمل کند و لذا حرمت ذکر ضایع می شود. ایشان هم چنین میان افراد مجذوب و غیر مجذوب فرق می گذاشتند چون بین میل کلی و جزیی فاصله و ثمره بسیار است و ثمرات روحی و مزاجی با هم متفاوت است.)
➰➰➰➰➰➰➰➰
🕋
@sebghatallaah