🚨قطره ای از کمالات شیخ صدوق رحمه الله در کتاب «کمال الدین» از علی بن سنان ، و او از پدرش نقل فرموده است که گفت : بعد از شهادت امام عسکری علیه السلام گروهی از قم و نواحی آن برای دیدار امام علیه السلام براه افتادند و طبق معمول اموالی را به همراه خود برداشته بودند و هیچ گونه خبری از وفات امام علیه السلام نداشتند. همینکه به سامراء رسیدند از کسی احوال امام عسکری علیه السلام را پرسیدند، به آنان خبر داد که امام علیه السلام دار فانی را وداع کرده است و جعفر را به آنها معرفی کرد، آن جمعیت وقتی نزد جعفر آمدند، چون علامتها و نشانه هایی که برای شناختن امام در نظر داشتند در جعفر ندیدند اموال را به او ندادند و بیرون آمدند تا برگردند. همین که از شهر خارج شدند متوجه شدند جوانی به دنبال آنها آمده و ایشان را به نام هایشان صدا می زند، مقداری توقف کردند تا جوان رسید، و به آنها فرمود: مولای خود را اجابت کنید، که او شما را خوانده است. می گویند : بی درنگ به همراه آن جوان آمدیم تا وارد خانه مولایمان امام عسکری علیه السلام شدیم، فرزندش حضرت حجّت عجّل اللَّه فرجه را دیدیم که روی تختی نشسته است چهره مبارکش چون ماه نورانی، و لباس سبزی به تن دارد، بر آن وجود نازنین سلام کردیم و او اظهار لطف نموده سلام ما را پاسخ گفت، سپس فرمود: تمام اموالی که به همراه دارید فلان مقدار دینار است، فلانی این مقدار، و آن یکی این مقدار داده است و یکایک آنها را نام برد و تمام مشخصات قصّه را توضیح داد، سپس خصوصیات جامه ها و اسباب سفر و چهارپایانی را که با خود آورده بودیم بیان کرد، آنگاه سجده شکر بجا آوردیم که به مقصود رسیدیم و در پیشگاه آن حضرت زمین را از روی ادب بوسیدیم، بعد از آن سؤالاتی که در نظر داشتیم از آن حضرت پرسیدیم و او همه را جواب فرمود، و در پایان اموالی را که امانت های مردم نزد ما بود به امام علیه السلام تحویل دادیم... .(۱)  رحمه الله گوید: از این روایت استفاده می شود که می توان در پیشگاه امام علیه السلام زمین را از روی ادب و احترام بوسید، و می توان گفت که رنگ سبز از میان رنگ ها مخصوص علویین است . --------------------------------- ۱- کمال الدین: ۴۷۶/۲ ح۲۶، بحارالأنوار: ۴۷/۵۲ ح ۳۴، منتخب الأثر: ۳۶۸ ح ۱۳، إلزام الناصب: ۳۵۸/۱ ح۱۸. @ala_allah