❤️
#روایت_عشق ❤️
🤝 با همکاری کانال «خاطرات یاران سید جمشید»
#روزهای_پر_التهاب_پایگاه
🌹✍🏻
مروری بر خاطرات روزهای آغازین جنگ تحمیلی در پایگاه چهارم شکاری دزفول
⭕️ به روایت : محمدحسین شمشیرگرزاده
9️⃣ قسمت نهم
جنگی که احتمال وقوعش از چند ماه قبل بین مردم جنوب شایع شده بود ظهر روز 31 شهریور ماه 1359 آاز شد و آژیر آن به صدا درآمد . آژیر خطر پایگاه به صورت ممتد نواخته می شد و خلبان ها ، کادر پروازی ، نیروهای فنی و وظیفه ، همه و همه از مسجد و خیابان های اطراف آن با سرعت به یگان های شان برگشتند ...
اخبار ساعت 14 هم تجاوز هواپیماهای جنگی عراق به پایگاه چهارم شکاری را اعلام کرد همزمان با پایگاه دزفول ، چندین پایگاه و یگان هوایی دیگر توسط میگ های عراقی بمباران شده بود .
درجه داران گروه ضربت می گفتند یگان های نیروی زمینی ارتش از شهرهای مختلف برای مقابله با دشمن به سمت جنوب درحرکتند . وضعیت پایگاه بحرانی و غیر عادی بود خانه های سازمانی کارکنان داخل پایگاه بودند تا غروب آفتاب هواپیماهای دشمن چند بار دیگر به پایگاه حمله کردند احتمال هدف قرار گرفتن منازل سازمانی وجود داشت ، نگرانی کارکنان شدت گرفت به دستور سرهنگ تابش فرمانده پایگاه ، خانواده های کارکنان مجبور به ترک منازل سازمانی شدند ترس و اضطراب در چهره زن و بچه ها دیده می شد دختر بچه ها عروسک به دست گریه می کردند .
وضعیت پایگاه قرمز بود بد جوری گرفته و ناراحت بودم . کارکنان و خانواده های شان از هم جدا می شدند بغض گلویم را می فشرد این جور خداحافظی های تلخ را ندیده بودم . اتوبوس ها و ماشین های نظامی برای اسکان خانواده ها آنها را به شهرهای دزفول و اندیمشک می بردند ...
⬅️
ادامه دارد
🌎مرور این مطلب در سایت الف دزفول 👇🏻
🌎
https://alefdezful.com/8bnf
🔻لینک عضویت کانال «خاطرات یاران سید جمشید»👇🏻
🆔
https://eitaa.com/sayedjamshid
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐
www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال تلگرام الف دزفول👇🏻
🌐
https://t.me/joinchat/AAAAADv7Upe6LMS6phucgA
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🆔
https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc