💠 برکت
برای عابدی در بنی اسرائیل هر روز دو انار و دو قرص نان از طرف خدا می رسید. مدتی روزی اش قطع شد. دو روز که گذشت، عابد از مردم روستایی که بت پرست بودند، دو نان گرفت. سگی به دنبالش افتاد و واق واق کرد، عابد مجبور شد تکه تکه نانها را مقابل او بیندازد. نانها تمام شد، اما سگ همچنان صدا می کرد. عابد به او گفت: چه خبر است بی حیا؟ همه نانها را خوردی باز هم صدا می کنی؟ سگ به امر خدا گفت: بی حیا منم یا تو؟ مدتهاست نگهبان این خانه ام و بارها غذایم را فراموش کرده اند، اما جایی نرفته ام اما تو دو روز روزی ات قطع شد، به سراغ خلق کافرش رفتی...
آل کوثر 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/126156878Cbcd69f9b94