❌ادامه پست قبل. 🔰 فَاتَّخَذَ عَلَی‌ بَابِ اَلْمَسْجِدِ مَوْضِعاً وَ جَلَسَ فِيهِ فَجَمَعَ تِجَارَتَهُ إِلَيْهِ وَ كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی‌ اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِذَا أَقَامَ بِلاَلٌ لِلصَّلاَةِ يَخْرُجُ وَ سَعْدٌ مَشْغُولٌ بِالدُّنْيَا لَمْ يَتَطَهَّرْ وَ لَمْ يَتَهَيَّأْ كَمَا كَانَ يَفْعَلُ قَبْلَ أَنْ يَتَشَاغَلَ بِالدُّنْيَا . 🛡تا آن‌كه دنيا به او روی‌ آورد و كالا و ثروت فراوانی‌ به‌دست آورد و تجارت بزرگی‌ به راه انداخت، و مكانی‌ در كنار درب مسجد تهيّه كرد و در آنجا نشست و به كاسبی‌ مشغول شد. رسول خدا صلّی‌ اللّه عليه و آله اين‌گونه بود كه هرگاه بلال برای‌ نماز،«قد قامت الصلاة» می‌‌گفت تشريف می‌‌آورد، ولی‌ ديگر سعد به دنيا مشغول بود ولی‌ هنوز وضو نگرفته بود و همانند زمان پيش از اشتغال به دنيا و كاسبی‌، خود را آمادۀ نماز نكرده بود. 🔰 فَكَانَ اَلنَّبِيُّ يَقُولُ يَا سَعْدُ شَغَلَتْكَ اَلدُّنْيَا عَنِ اَلصَّلاَةِ 🛡پيامبر می‌‌فرمود: ای‌ سعد! دنيا، تو را از نماز بازداشته و به خود مشغول كرده است. 🔰فَكَانَ يَقُولُ مَا أَصْنَعُ أُضَيِّعُ مَالِي ؟ هَذَا رَجُلٌ قَدْ بِعْتُهُ فَأُرِيدُ أَنْ أَسْتَوْفِيَ مِنْهُ وَ هَذَا رَجُلٌ قَدِ اِشْتَرَيْتُ مِنْهُ فَأُرِيدُ أَنْ أُوفِيَهُ 🛡سعد نيز می‌‌گفت: چه‌كار كنم‌؟ آيا مالم را ضايع كنم‌؟ به اين مرد، جنس فروخته‌ام، می‌‌خواهم پولش را از او بگيرم؛ و از اين يكی‌ چيزی‌ خريده و می‌‌خواهم به او پولش را بپردازم. 🔰 قَالَ فَدَخَلَ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّی‌ اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مِنْ أَمْرِ سَعْدٍ غَمٌّ أَشَدُّ مِنْ غَمِّهِ بِفَقْرِهِ. 🛡رسول خدا صلّی‌ اللّه عليه و آله به شدّت و بيش از آن وقتی‌ كه برای‌ تنگدستی‌‌اش غمگين شده بود، دچار غم و اندوه شد. 🔰 فَهَبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اَللَّهَ قَدْ عَلِمَ غَمَّكَ بِسَعْدٍ فَأَيُّمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ حَالُهُ اَلْأُولَی‌ أَوْ حَالُهُ هَذِهِ؟ فَقَالَ لَهُ اَلنَّبِيُّ صَلَّی‌ اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَا جَبْرَئِيلُ بَلْ حَالُهُ اَلْأُولَی‌ ! قَدْ أَذْهَبَتْ دُنْيَاهُ بِآخِرَتِهِ. 🛡جبرئيل عليه السّلام فرود آمد و عرض كرد: ای‌ محمّد! خداوند، از غمگينی‌ تو برای‌ سعد آگاه است؛ كدام حالش را بيشتر دوست می‌‌داری‌؛ حالت اول (و تنگدستی‌‌اش) را يا حال و وضع فعلی‌ او را؟! حضرت فرمود: ای‌ جبرئيل! معلوم است كه حال اولش را! دنيايش، آخرتش را از دستش گرفته است. 🔰 فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنَّ حُبَّ اَلدُّنْيَا وَ اَلْأَمْوَالِ فِتْنَةٌ وَ مَشْغَلَةٌ عَنِ اَلْآخِرَةِ قُلْ لِسَعْدٍ يَرُدُّ عَلَيْكَ اَلدِّرْهَمَيْنِ اَللَّذَيْنِ دَفَعْتَهُمَا إِلَيْهِ فَإِنَّ أَمْرَهُ سَيَصِيرُ إِلَی‌ اَلْحَالَةِ اَلَّتِي كَانَ عَلَيْهَا أَوَّلاً 🛡جبرئيل عليه السّلام عرض كرد: به راستی‌ كه محبّت و دوستی‌ دنيا و اموال، فتنه و موجب بازداشته شدن از جهان آخرت است؛ به سعد بفرما آن دو درهم را كه به او پرداخته‌ای‌ به تو بازگرداند؛ بدين ترتيب، به زودی‌ وضعش به همان حال اول بازمی‌‌گردد. 🔰 قَالَ فَخَرَجَ اَلنَّبِيُّ فَمَرَّ بِسَعْدٍ فَقَالَ لَهُ يَا سَعْدُ أَ مَا تُرِيدُ أَنْ تَرُدَّ عَلَيَّ اَلدِّرْهَمَيْنِ اَللَّذَيْنِ أَعْطَيْتُكَهُمَا فَقَالَ سَعْدٌ بَلَی‌ وَ مِائَتَيْنِ. فَقَالَ لَهُ لَسْتُ أُرِيدُ مِنْكَ يَا سَعْدُ إِلاَّ اَلدِّرْهَمَيْنِ . 🛡پيامبر صلّی‌ اللّه عليه و آله از خانه خارج شد، وقتی‌ سعد را ديد به او فرمود: ای‌ سعد! آيا نمی‌‌خواهی‌ دو درهمی‌ را كه به تو دادم به من بازگردانی‌‌؟ سعد عرض كرد: چرا، بلكه دويست درهم می‌‌پردازم. حضرت فرمود: ای‌ سعد! بيش از همان دو درهم از تو چيزی‌ نمی‌‌خواهم. 🔰 فَأَعْطَاهُ سَعْدٌ دِرْهَمَيْنِ قَالَ فَأَدْبَرَتِ اَلدُّنْيَا عَلَی‌ سَعْدٍ حَتَّی‌ ذَهَبَ مَا كَانَ جَمَعَ وَ عَادَ إِلَی‌ حَالِهِ اَلَّتِي كَانَ عَلَيْهَا . 🛡سعد، دو درهم را به آن حضرت صلّی‌ اللّه عليه و آله تقديم كرد. در پی‌ اين جريان، دنيا به سعد پشت كرد تا كار به جايی‌ رسيد كه اموال جمع‌آوری‌ شده‌اش از دستش رفت و به همان حالتی‌ كه پيش از آن داشت بازگشت. 🔰 الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ (عج) @alelm_almasboob