✅✅ نکات تکمله قصه هابیل و قابیل
🖊حکایت جملات هابیل ؛ دلالت بر این دارد که خدا آنها را پذیرفته وگرنه آن را رد می نمود!
(علامه طباطبایی میفرماید:خداى تعالى در حكايت گفتار او اين سخنش را امضاء نموده و صحه گذاشته است، و گرنه آن را رد مىكرد )
🖊خدا وارد جزئیات قصه، خصوصا نحوه کشتن هابیل نشده ! (برای هابیل روضه خوانده اماروضه را باز نکرده)
🖊هابیل نفرمود از خودم دفاع نمیکنم! و تن به کشته شدن به هر طریقی میدهم!! فرمود اگر تو من را بکشی من تو را نمی کشم که این به نوعی موعظه حسنه ای بود برای اصلاح برادر! (لذا اشکالات برخی وارد نیست)
🖊فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ " :به اين معنا است كه " قابیل دلش براى قتل رام شد "، و خلاصه حاضر شد آن كار را انجام دهد،
كلمه" طوعت "از آنجا كه از مصدر" تطويع "است دلالت بر تدريج دارد هم چنان كه اين ماده وقتى به باب" افعال "مىرود يكبارگى را مىرساند، پس اطاعت به معناى يكباره فرمان بردن است، هم چنان كه در غالب واژهها و مادههاى افعال دو باب افعال و تفعيل اين دو دلالت را دارند، يعنى باب افعال يكبارگى و باب تفعيل تدريج را مىرساند، پس در آيه شريفه تطويع نفس، به اين معنا است كه نفس به تدريج به وسيله وسوسههاى پى در پى و تصميمهاى متوالى به انجام عمل نزديك مىشود، تا در آخر منقاد آن فعل شده و بطور كامل اطاعتش از آن فعل تمام شود
🖊نفرمود: "كلاغى تصادفا آمد و زمين را كندوكاو كرد و قاتل از كار او چاره كار خود را جست" بلكه فرمود: "خداى تعالى كلاغى را فرستاد تا نشان دهد كه چگونه مىتوان چيزى را در زمين پنهان كرد" ،براى اين بوده كه بفهماند در حقيقت كيفيت پنهان كردن جسد برادر در زمين را خداى تعالى به قاتل ياد داد و تعليم كرد، پس معلم بشر خود خداى تعالى است.
اين جريان در قرآن كريم نظائرى دارد، مانند آيه شريفه زير كه مىفرمايد: " وَ مٰا عَلَّمْتُمْ مِنَ اَلْجَوٰارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمّٰا عَلَّمَكُمُ اَللّٰهُ" ، كه آنچه را بشر مىداند، و آنچه كه بشر از دانستههاى خود به سگ شكارى تعليم مىدهد را، تعليم خداى تعالى مىداند.
همچنین این آیه : "وَ اِتَّقُوا اَللّٰهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اَللّٰهُ"
و این آیه: " وَ لاٰ يَأْبَ كٰاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمٰا عَلَّمَهُ اَللّٰهُ" ،
🖋امیرمومنان در خطبه قاصعه راجع به قابیل میفرماید: وَ لاَ تَكُونُوا كَالْمُتَكَبِّرِ عَلَى اِبْنِ أُمِّهِ مِنْ غَيْرِ مَا فَضْلٍ جَعَلَهُ اَللَّهُ فِيهِ سِوَى مَا أَلْحَقَتِ اَلْعَظَمَةُ بِنَفْسِهِ مِنْ عَدَاوَةِ اَلْحَسَدِ وَ قَدَحَتِ اَلْحَمِيَّةُ فِي قَلْبِهِ مِنْ نَارِ اَلْغَضَبِ.
و شما همانا مثل قابيل نباشيد كه بر برادرش تكبّر كرد، خدا او را برترى نداد، خويشتن را بزرگ مىپنداشت، و حسادت او را به دشمنى واداشت، تعصّب آتش كينه در دلش شعلهور كرد.
🖋 قابیل خود را برتر میدانست. لذا زیر بار ولایت او نمی رفت.!مثل ابلیس که در برابر حضرت آدم گفت : انا خیر منه. همه دعواهای بشر بر سر همین یک جمله است . من بهترم !!
🖋 و همین شد که ابلیس شد سردسته شیاطین جنی و قابیل سردسته شیاطین انسی
❎آیه جالبی داریم : در سوره مبارکه فصلت میفرماید: وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا اللَّذَيْنِ أَضَلَّانَا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ أَقْدَامِنَا لِيَكُونَا مِنَ الْأَسْفَلِينَ
ﻭ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﮔﺮﻭﻩ ﺟﻦّ ﻭ ﺍﻧﺲ ﻣﺎ ﺭﺍ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﺯﻳﺮ ﭘﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﮔﺬﺍﺭﻳﻢ، ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺯ ﭘﺴﺖ ﺗﺮﻳﻨﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ .(٢٩)
اين آيه حكايت كلامى است كه كفار در داخل آتش مىگويند، و از خداى تعالى درخواست مىكنند كه پيشوايان ضلالت جنى و انسىشان را نشان ايشان بدهد تا آنان را زير پاى خود لگدمال و ذليل كنند.
❎در مجمع البيان در ذيل آيه شريفه " أَرِنَا اَلَّذَيْنِ أَضَلاّٰنٰا" مىگويد: منظور اهل جهنم از كسانى كه گمراهشان كردهاند ابليس الابالسة (پدر همه شيطانها) و قابيل پسر آدم است كه براى اولين بار گناه را به بشر ياد داد و اين معنا از على (ع) روايت شده .
لذا قابیل در تمام گناهان عالم تا ابد شریک است چون او سنگ بنای جرم در این دنیا را گذاشت.
#شام
🔰 الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ (عج)
@alelm_almasboob