یه بار بازرس برای سرکشی میره آسايشگاه ﺭﻭﺍﻧﯽ :
ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﮐﻪ ﯾﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺁﺭﻭﻡ ﺳﺮﺷﻮ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﻣﯿﺰﻧﻪ ﻭ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﻣﯿﮕﻪ:
سپیده… سپیده … سپیده …
بارزس ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ: ﺍﯾﻦ یارو ﭼﺸﻪ؟
ﻣﯿﮕﻦ: ﯾﻪ ﺩختری ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ
سپیده ﮐﻪﺑﻬﺶ ﻧﺪﺍﺩﻥ؛
ﺍﯾﻨﻢ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ!
بازرس ميره ﻃﺒﻘﻪ ﺑﺎﻻ و ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻭﻣﯿﺒﯿﻨﻪ
ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﻗﻔﺲ ﺑﻪﻏﻞ ﻭ
ﺯﻧﺠﯿﺮ بستنش، نعره ﻣﯿﺰﻧﻪ:
سپیده… سپیده … سپیده …
بازرس ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ: ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽﺩﯾﮕﻪ ﭼﺸﻪ ؟
ﻣﯿﮕﻦ: سپیده رو ﺩﺍﺩﻥ به این!😦😂😂😜😝
خب رفقای گلم به نظرتون منظورم از بیان این داستان چیه؟!
ما آدما بعضی وقتا برا نداشتن یه چیزی جِز میزنیم که اگه داشتیمش جِزغاله مون میکرد.....
رفیق گلم ، خواهر عزیزم ، برادر خوبم...
نا امید نشو ... ایمان و باورت رو به خدا قوی کن...
مطمئن باش تمام کارای خدا یه حکمتی دارن!!!
اگه یه چیزی رو خیلی دوست داری و براش تلاش میکنی اما نمیشه ، ناشکری نکن ، غر نزن!!!
خدا بهتر صلاحمون رو میدونه...
عقل ما محدوده ...
ما نمیتونیم خیلی چیزا رو درک کنیم
الان اگه میخوای و نمیشه بدون یه حکمتی داره!
خدا تو قرآن گفته شاید یه چیزی رو بخوای و به ضررت باشه و شاید از چیزی بدت بیاد و به نفعت باشه!!
باید به علم و حکمت خدا باور داشته باشیم و تسلیم اراده ش باشیم...
اون چیزی که الان عاشقشی اما نمیشه مطمئن باش اگر خیر و صلاحت در اون بود خدا بهت میدادش!!
@alfbaymahdaviat_313