🏴 جسمی که توان آرمانش را نداشت 🏴 🔶 تاریخ را هرچه نگاه میکنیم پر از آدمهاییست که به آرمانشان دست نیافتند هرچند عَلَم مسیر آیندگان شدند. 🔶 یکی مالک اشتر که هیچگاه به مصرش نرسید تا نامه پر مغز حضرت امیر ع را تحقق بخشد. 🔶 و دیگری عباس که علت وجودش حفظ حسین ع بود و همه نیروهایش جمع کرده بود تا کربلا قیامت به پا کند. امید داشت دوشادوش پدر رزم کند اما امیر ع فرصت چندانی به او نداد. نیروی بازویش جمع شد شاید بی حرمتی به تشییع امام مجتبی را تلافی کند و باز امر به سکوت شد. 🔶 رسید کربلا و خوشحال ازینکه تقدیر او را رسانده جایی که باید باشد تا فلسفه تولدش تحقق یابد. 🔶 همه رفته اند و نزد حسین عقده دل وا میکند که سینه ام تنگ شده جسمم آماده تحقق آرمانهایم هست بگذار کاری کنم کسی جرئت فکر حمله هم نکند. 🔶 آب که چیزی نیست به روی چشم ولی بعد از آن اذن میدانم بده تا بچه های حرم دلشان قرص شود که پناهی دارند. 🔶 نمیدانم حالا روضه فوقف العباس متحیرا را میفهمی یعنی چه؟ یعنی یک عمر نیرو جمع کرده باشی و آرمانهایت به پهنای عالم باشد و اما فرصتت ندهند حتی یک قطره آب هم... 🔶 و چشمهایش خیره به ریختن قطرات آب و تمام...! 🔶 هرچه توان داری آرمانت را بلند بگیر و در بیانشان کوشا باش خدا وقتی بنده بلند پروازش را ببیند یا توانت میدهد که به آن برسی یا عَلَم مسیرت میکند. 🔶 و در رجعت هم شاید....! ☑️ @ali_samimi71