. باسمه
. 🎬
#نقد_فیلم سینمایی🎬
✳️عنوان: «ساعت5عصر»، سینما یا برنامهای آیتمی؟✳️
. [نسخه
#کامل و
#نهایی]
. ▫️علی ابراهیمپور▫️
. (
#بخش_اول از چهار)
💠 جمعه، 1مرداد95، مهرانمدیری پس از مدتها دوری از گفتگوهای تلویزیونی، مهمان برنامهی هفت شد. رفتوبرگشت زبانی میان او و مسعودفراستی از چندماه پیش بر سر برنامه دورهمی، تماشای این قسمت از هفت را جذابتر کرد و مدیری در بدو ورود، گفت تا مسعود نباشد، صحبتی نمیکند! صحبت او که قرار بود درباره «کارگردانی و نویسندگی سینمای کمدی» باشد به چندسوال روتین، چندشوخی و ابراز خستگی از سریالسازی گذشت و البته خبر ورودش به سینما. مدیری با بیان اینکه ورود دیرهنگامش به سینما برای کسب تجربهی بیشتر بوده تا شخصی حرفهای باشد، نام (ساعت5عصر) و ایدهی داستانی فیلم جدیدش را گفت. چنانکه مدیری در همان زمان خبرش را داد «ساعت5عصر» فیلمی شلوغ و خیابانی با سکانسهایی 600-700نفره و روایتگر ماجرای یک روز زندگی فردی است که برای انجام کاری، فقط همان روز را فرصت دارد. به گفتهی مدیری، فیلم قرار است مثل گلولهبرفی باشد که هرچه جلوتر میرود بزرگتر میشود و ریتم مدام تندتر، دیوانهوار بودن ماجرا بزرگتر و موضوع عظیمتر میشود.
💠 روال غیرمتعارف اعطای مجوز تهیهکنندگی به کارگردان فیلماولی، حرکت متفاوت و تعجببرانگیز سیگار کشیدن مدیری در نشست خبری و تعجب خشایار الوند از درج نام مدیری بهعنوان نویسنده فیلم، تنها تعدادی از حواشی ساعت5عصر بود تا در نهایت، فیلم به اکران پُرسروصدا رسید. مدیری و تیم پخش فیلم برای شکستن رکوردها و برگزاری بزرگترین افتتاحیه فیلم کشور، برنامهای حساب شده چیدند. این برنامهها گرچه اتفاقاتی مهم برای جذب مخاطب بودند، اما هیچکدام به اندازهی جایگاه شخص مهرانمدیری بهعنوان بزرگترین کارگردان کمدی و طنزپرداز پرسابقهی تلویزیون بعد از انقلاب، در جذب مخاطب برای این فیلم مؤثر نبوده و نیست. پروندهی پرسابقهی او در صداوسیما و ساخت برنامههای متعدد 90قسمتی و کشفومعرفی استعدادهای شاخص طنز و کمدی در طول این سالیان دراز، از او اسطورهای مردمی و بیهمتا ساخت؛ تا حدی که چند سال گذشته نام او را در لیست بیست فرد پرنفوذ و قدرتمند ایران قرار دادند! (سایت خبری عصرایران، کدخبر۷۳۱۸۷) این جایگاه بیبدیل مردمی با مواجهه و گفتوگوی مستقیمش با مخاطب، در دورهمی بازخوانی و تقویت شد.
💠 صحبتهای او در هفت، حواشی متفاوت و جایگاه ویژهی مدیری، توقع از ساعت5عصر را در حد یک فیلم عادی نگه نمیدارد! ساعت5عصر قرار است -بنابهگفتهی خودش و تیم همکارانش- فیلمی متفاوت از مدیری در مدیوم سینما باشد؛ فیلمی که هم مخاطب پُرشمار این سالیان او را راضی کند و هم لذت نگاهی جدید به کمدی را به مخاطبین تخصصی و منتقدین و هنرمندان بچشاند. اما «شیوه چشمت فریب جنگ داشت؛ ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم!»
💠 ساعت5عصر، روایتگر داستان یک روز زمستانی از ساعت7صبح تا ساعت5عصر یک شهروند نسبتا مرفه تهرانی به نام «مهرداد پرهام» (سیامکانصاری) است. همسرش مهناز (آزادهصمدی) برای تحصیل به فرانسه رفته، اما با فاصلههای زمانی بسیار کوتاه جویای وضعیت مهرداد میشود و جابهجا از او تقاضا میکند از خود و محیط فیلم بگیرد. اول صبح از بانک با او تماس میگیرند که آخرین فرصت برای پرداخت آخرین قسط از وامش است و اصرار او برای یک روز فرصت، بیفایده است.(گره اصلی) برای دوشگرفتن به حمام میرود ولی آب قطع میشود.(فراز اول) بین همسایگان بر سر شارژ ساختمان دعواست و مهرداد شارژ همه ساختمان را میدهد تا دعوا تمام شود، اما مورد ضربوجرح واقع میشود. (فراز دوم) با تاکسی به سمت بیمارستان میرود اما بین راه بهخاطر کَلکَل راننده با یک زن، اسپری فلفل در چشمش میزنند. (فراز سوم) به بیمارستان شلوغ میرود تا زخمش را پانسمان کند (فراز چهارم)، به مادر پیری کمک میکند تا جسد شوهرش را ترخیص کند. (فراز پنجم) برای کمک به پیرزن به بهشت زهرا میرود و همهی کارهای قبر و مراسم را انجام میدهد. (فراز ششم) برای رفتن به بانک تاکسی میگیرد اما راننده، معتادی منگ (امیرجعفری) است و او را به ناکجا آباد میبرد. (فراز هفتم) خودش را خلاص میکند اما در یک کوچه با تجمع اعتراض صنفی روبهرو میشود. (فراز هشتم) او را دستگیر میکنند و مأمور اطلاعاتی از او سوالاتی میپرسد و در نهایت او را آزاد میکند. (فراز نهم) او با عجله خودش را به بانک میرساند ولی بانک تعطیل شده و تنها میتواند برگهاش را مهر کند. (فراز دهم) مهرداد به خانهاش باز میگردد. (پایان)
(ادامه دارد...)
[
#فیلم #نقد #سینما #نقد_فیلم_سینمایی #رزومه #یادداشت #مهران_مدیری #ساعت_پنج_عصر #نقدفیلم #نقدسینما]
🌐
@aliebrahimpour_ir