عقل یشمی خال‌خال پشمی
📌 نقش تجربیات و سلوک معرفتی در #سوژه یابی ✅ [مطابق قواعد حکمت اسلامی] سلوک رفتاری و معرفتی و تجربه‌
📌 نقش تجربیات و سلوک معرفتی در سوژه یابی (علی ابراهیم‌پور) 🔸کسی که اندکی دست به قلم برده باشد، با مقوله سوژه و سوژه‌یابی آشناست. فرقی هم نمی‌کند نویسنده، داستان‌نویس باشد یا نمایشنامه‌نویس یا یادداشت‌نویس یا هرگونه‌ی ادبی-قلمی دیگر! عموما در ابتدای راه، سوژه‌های متعددی در آستین نویسنده وجود دارد؛ اما به مرور قلک ایده‌ها و سوژه‌ها تمام می‌شود. نویسنده می‌ماند و حرف‌هایی که بدون سوژه نمی‌تواند بزند یا ذوق و هنری که بستر بروز پیدا نمی‌کنند. پس بایستی مسیر اصلی سوژه‌یابی را شناخت و عوامل دخیل در او را درک کرد. 🔸 چنان‌که محققین این عرصه گفته‌اند -و بنابر تجربه‌ی شخصی من و شما، حق نیز همین است- فکر اولیه و سوژه، از مواجهه‌ای آگاهانه با رویداد و اتفاقی شروع می‌شود و در ادامه به موضوعی پخته و آماده‌ی نوشتن تبدیل می‌گردد. 🔸 نکته‌ی اساسی، آن است که چگونه از برخورد با رویدادی واحد و یکسان، افراد مختلف به سوژه‌های متعدد دست می‌یابند؟ بنابر اصول و قواعد (نظیر قاعده‌ی سنخیت و قاعده‌ی الواحد) دست‌یابی به معلول متعدد، ریشه در علل متعدد دارد. اگر علت یک‌سان باشد، ثمر و نتیجه نیز لاجرم همگون است. پس مواجهه با رویداد، تمام علت سوژه‌یابی نیست. چه‌بسا فرد یا افرادی پس از مواجه با رویدادی، اصلا به سوژه‌ای منتقل نشوند! پاسخ این تفاوت را بایستی در درون نهاد ناآرام انسان دانست. 🔸 انسانی که با رویدادی مواجه می‌شود، درونش فعل و انفعالات و افعالی اختیاری و بعضا کم‌اختیاری صورت می‌گیرد که نتیجه آن دست‌یابی به است. این پرش ذهنی از رویداد به سوژه که کار قوه‌ی تخیل انسان است، در ظاهر اتفاقی کوتاه و کم‌زمان است، اما ریشه‌هایی عمیق در باطن انسان دارد. مطابق قواعد حکمت اسلامی، تخیل جنبه‌ی ادراکی دارد. تخیل بافندگی محض نیست؛ تخیل امتداد شخصیت قبلی انسان است. و شخصیت اگر نگوییم چیزی نیست جز معجونی از تجربیات عرفی و زندگی و مطالعات علمی و سلوک درونی، قطعا برآمده از آنهاست. 🔸 ازاین‌رو توجه به (به معنای عام که شامل تجربیات عادی و مطالعه و تفکر و... می‌شود) برای نویسنده بسیار مهم است. این مساله نه فقط در سوژه‌یابی، در تمامی مراحل خلق، اثرگذار است. چه‌بسا نویسنده‌ای با هدف و دغدغه‌ای نیکو کار نوشتن را آغاز می‌کند اما به نتیجه‌ی برعکس می‌رسد! چراکه سلوک و تجربه‌های قبلی‌اش، او را هدایت و جهت داده‌اند، نه دغدغه‌های ظاهری اجباری. عالم درون انسانی، عالم عجیبی است. دست‌کمش نگیریم... 🌐 @aliebrahimpour_ir