«بازاندیشی در مفهوم‌شناسی «میان‌رشتگی» و تاریخچه ادبیات نظری آن در ایران» چکیده میان‌رشتگی، رویکردی جدید در عرصه پژوهش، آموزش و طبقه‌بندی علم است که از منظرهای کاربردی مختلف، ضرورت فراوان دارد، بااین‌حال، فقر ادبیات نظری آن، از موانع رواج و توسعه آن محسوب می‌شود تا آنجا که حتی میان‌رشته‌ای پژوهان، به ابهام مفهومی خود این اصطلاح، تصریح دارند. این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی-تفسیری و با بهره‌گیری از منابع کتاب‌خانه‌ای می‌کوشد با استخراج مولفه‌های اصلی «میان‌رشتگی»، انگاره‌ای روشن از مفهوم آن ارائه دهد و تاریخچه ادبیات نظری این حوزه نوپدید در ایران را شناسایی و معرفی نماید. مطابق این پژوهش، عمر ادبیات رویکرد میان‌رشته‌ای و تلفیقی در کشور ما، کمی بیش از دو دهه است. موضوع مطالعات میان‌رشته‌ای، مسئله‌ای «پیچیده» است. پیچیدگی را می‌توان به «مطالعه رفتار سیستم‌ها» تعریف کرد و راه میان‌رشتگی از رشته‌های تخصصی می‌گذرد. شبکه معنایی «میان‌رشتگی» متشکل از شش مفهوم «تلفیق و ترکیب»، «استفاده از چند دانش تخصصی»، «دیالکتیک و جمع‌گرایی پویا»، «موضوع پیچیده»، «فرآیند بودن» و «ارزش افزوده معرفتی داشتن» است. از میان این مولفه‌ها، «تلفیق و ترکیب» نقشی محوری و اساسی دارد. بر اساس همین مولفه است که میان‌رشته‌ای‌نماها از میان‌رشته‌ای واقعی تمایز پیدا می‌کند. https://jks.atu.ac.ir/article_10944.html https://jks.atu.ac.ir/article_10944_7fd7b36be13d211ec4e3239fb0e79fce.pdf @aliebrahimpour_ir