نوروز ۱۳۰۶ رضاخان به قصد حرمت شکنی، خانواده اش را بدون حجاب فرستاد به حرم حضرت معصومه(س) در قم! در برابر این هتک حرمت، کسی جرأت نمی کرد حرفی بزند؛ مردم فقط بر سرشان می زدند و می گفتند یا امام زمان چه کنیم! آیت الله بافقی تا فهمید خودش را به حرم رساند و فریاد زد؛ اگر مسلمان نیستید پس در حرم دختر پیغمبر چکار می کنید؟ اگر هم مسلمان هستید چرا با این وضعیت اینجا آمدید؟ از حرم بیرون بروید، حرمت حرم را نشکنید! خبر که به رضاخان رسید؛ با چند کامیون ارتشی رفت قم و حرم را محاصره کرد و گفت؛ شیخ بافقی را بیاورید! پیرمرد را آوردند پیش رضاخان، وی با باتومی که در دستش بود، به جان شیخ افتاد و تا می توانست به سر و بدن او کوبید! و سپس ایشان را به شهرری تبعید کرد که دیگر در قم نباشند. نتیجه ترویج بی حجابی رضا شاه، فاسد شدن بچه های او شد. فردوست می گوید: در تاریخ زنان فاسد جهان، تالی اشرف یا نیست و یا نادر است. نادر شاه به علت تسلیم نشدن جد آیت الله مشکینی، در برابر فساد وی، دستور داد خمیری را به شکل عمامه درست کردند، آن را روی سر ملا محمد تقی؛ جد آیت الله مشکینی گذاشتند، روغنی را داغ کردند و وسط خمیر ریختند و آن بزرگوار را شهید نمودند. این ظلم درباریان و پادشاهان و رضاخان بود، برای اینکه ایران را به شکل اروپا در بیاورند! به فساد بکشانند و اسلام را از بین ببرند. سالیانه ۳۵۰ هزار دختر زیر ۱۸ سال در امریکا باردار می شوند که ۸۰ درصد آن ناخواسته و حاصل رابطه نامشروع با دوست پسر در دوران مدرسه است. سالانه در ارتش امریکا ۱۹۰۰۰ مرد و زن، مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند. یورونیوز نوشت: زن کشی، آزار فیزیکی و جنسی، اپیدمی های خاموش اروپا هستند. رابرت مرداک؛ امپراتور رسانه ای صهیونیست می گوید: برای نابودی ایران باید در خصوص کلمه مقدسی به نام خانواده هزینه کرد و من قصد دارم تا موضوع مادر را در دستور کار خود قرار دهم. اگر مادر را به لجن بکشیم، تمام جامعه ایران به لجن کشیده خواهد شد. رضا شاه با همین هدف به سراغ حذف حجاب رفت. صدر‌الاشراف نخست وزیر رضاشاه، در کتاب خاطراتش می آورد: رضا شاه برای این که مردم به بی حجابی عادت کنند، دستور داد؛ وزراء هر کدام جشنی بگیرند و رجال دولتی با خانم‌های خود در آن حاضر شوند. روزی شاه در هیأت دولت گفت: مجلسی فراهم کنید که من خودم هم با دخترهایم (بدون حجاب) حاضر شوم. قرار شد شاه در جشن دیپلم دختران دانش آموز حاضر شود و گفت وزراء و معاونین و مدیرکل‌ها باید با خانم‌های خود، بی حجاب حاضر شوند. این امر برای من مشکل زیادی داشت، زیرا خانم من به هیچ‌وجه حاضر نمی شد "بی حجاب" شود. حتی به من گفت: مرا طلاق بده و از این امر معاف بدار. من به رضا شاه پیغام دادم: خانم من مریض است و نمی‌تواند حرکت کند. جواب داد که خود شما حاضر شوید و عذرتان را به بقیه وزرا بگویید. این مرحله هم گذشت، ولی چند روز بعد رضا شاه به من گفت: نوبت جشن در وزارت عدلیه چه وقت خواهد بود؟ بناچار مجلسی در کلوپ ایران فراهم کردم. اما در خانه من عزا برپا بود. شب وقتی عده زیادی از مهمان ها آمدند، خانم من به همراه دخترهایم، با کراهت در جلسه حاضر شدند. بعد از برگشت از آنجا خانم من مریض شد و دیگر از آن خانه بیرون نیامد تا یک سال بعد که فوت شد و جنازه او بیرون رفت! همه این جنایت ها برای نگهداشتن تاج و تخت بود. برای دنیا طلبی بود.‌ چه فسادها و ظلمی که نکردند. به خودی ها هم رحم نکردند. نتیجه چه شد؟ نتیجه را از زبان محمدرضا پهلوی بشنویم. در یکی از روزهای آخر عمر پهلوی دوم در قاهره، وی به خبرنگار بی‌بی‌سی گفت: «امروز من آینده را پشت سرگذاشته‌ام، بیماری وجودم را تحلیل می‌برد و مثل پدرم در غربت خواهم مرد. ولی یک تفاوت وجود دارد که من توانستم ۶ سال بعد از مرگ او جنازه‌اش را به وطن برگردانم، ولی گمان نمی‌کنم دیگر جنازه‌ی من هم به ایران برگردد.» خبرنگار پرسید: «آیا احساس پشیمانی دارید؟» شاه جواب داد: «شاید در تقسیم املاک بین محرومان تعلل کردم. شاید نباید این طور با روحانیت درمی‌افتادم و شاید نمی‌بایست مسیر غربی ترقی را چنین می‌پیمودم. باید تجارت مشروبات الکلی را قدغن می‌کردم. بعضی کاباره‌ها و سینماها را تعطیل می‌کردم و با مواد مخدر مبارزه می‌کردم. حالا بعد از مرگم تنها سگ خانوادگی‌مان برایم خواهد گریست و دیگر هیچ!». این ذلالت را خدا برای مفسدان و ظالمان طراحی کرد. سرنوشت نادر و رضا خان و محمدرضا چه شد؟ سرنوشت فاسدان در کنار شاه ایران چه شد؟ خدا به دست امام خمینی و ملت ایران بساط فسادشان را برچید. امروز ایران قوی، با مدیریت و رهبری حکیم فرزانه انقلاب اسلامی؛ امام خامنه ای قدرت برچیدن بساط مفسدان داخلی و خارجی را دارد و یقینا سرنوشتی بدتر از محمدرضا در انتظار آنهاست، که حتی سگشان هم برایشان نخواهد گریست. .@alishirazi_ir