حجاب گریزی یا حجاب ستیزی؟
برخی بر این باورند که حجاب و بی حجابی موضوعی است شخصی و هر گونه تحکم و اجبار نسبت به هر طرف امری است نامیمون و مذموم، چه آنکه مردم در جامعه ی مبتنی بر دمکراسی، آزادند به هر نحوی که تمایل داشته باشند در مراکز و محافل عمومی ظاهر بشوند. از منظر چنین افرادی چون اصالت به خواست و میل آحاد مردم اعم از مرد یا زن داده می شود، چیزی به نام حریم خصوصی و عمومی نخواهیم داشت و حتی ممکن است عبور از قوانین جامعه که مطابق با میل آنان نیز نباشد یک امر مطلوب جلوه نماید.
از این گروه که بگذریم عده ای دیگر ضمن احترام به قوانین و فرهنگ عمومی و اصول و ضوابط اجتماعی و حتی شرعی، اما بدلایل مختلف ازجمله جهل نسبت به احکام و دستورات شرعی و یا طبق تربیت و عادات خانودگی حجاب را بطور کامل برای خویش دست و پاگیر می دانند، این گروه به شل حجابی تا بی حجابی موردی ممکن است دچار گردیده و در همیشه زمانها نیز قابل مشاهده هستند. البته از ویژگی های اغلب این گروه بی غرضی و غفلت هست که معمولا با تذکرات منطقی و محترمانه چه بسا شرمنده شده و از تذکرات منصفانه و ناصحانه به گرمی استقبال مینمایند.
با ملاحظاتی این دو گروه را میتوان در ردیف حجاب گریزی تعریف کرد و راه علاج آن را نیز ارشاد و انذار و جهاد تبیین و تلاش های تربیتی و فرهنگی بویژه از ناحیه ی نهادهای گوناگون فرهنگی و آموزشی که طبق اذعان شورای عالی انقلاب فرهنگی 32 نهاد برایشان وظیفه در اینخصوص تعریف گردیده است و البته کم کاری آنها نیز در گذشته عامل وضع موجود در فضای عمومی کشور و جامعه می باشد. لذا انتظار می رود در کوتاهترین زمان تدبیری اندیشیده و گامی مفید و موثر در صیانت و پاسداری از عفاف و حجاب از طریق آگاهی رسانی و اصلاح ساز و کارهای تربیتی و فرهنگی در فضای عمومی فرهنگی جامعه و افکار عمومی برداشته بشود. چه بسیار ترک فعلهایی که متاسفانه آسیب های تربیتی و فرهنگی تا سر حد غیر قابل جبران در جامعه دامن زده است که باید طبق منویات و هشدارهای دقیق و ماکد رهبری حکیم انقلاب اسلامی، با اقدامات بموقع و بهنگام و جهادی و انقلابی برای ترمیم آن تدبیری صورت پذیرد.
واما شق سومی هم هست که اصل نظام اسلامی و ارزشهای انقلاب را بر نمی تابد و هر از گاهی به تناسب شرایط زمان و با هدایت و حمایت بیگانگان و جریانهای معاند و منافق، با الحاق اپوزسیون داخل و خارج، بصورت فتنه و یا اقدامات شوم و مرموز براندازانه با استفاده گسترده از پروپاگاندای تبلیغاتی و رسانه ای داخلی و خارجی در قد و قامت جنگی ترکیبی و تهاجمی سخت و نرم و آرایش کاملا تقابلی با مردم و نظام اسلامی ایران، ظاهر می شوند، این گروه هدفی جز مبارزه با انقلاب اسلامی و تمامیت جمهوری اسلامی نداشته و ندارد.
فتنه اخیر ترویج بی بند و باری و بی حجابی نیز از این سنخ است که آن را با حجاب ستیزی یعنی ستیز با پایه ای ترین نماد فرهنگ دینی و ملی و انقلابی مردم ایران و در نهایت مقابله با مجموعه ارزشها و آرمانهای اسلامی و انقلابی؛ می شناسیم. و لذا ضمن تاکید براینکه آنچه اکنون در جامعه ایرانی اسلامی، پس از شکست کلی دشمن در فتنه و جنگ ترکیبی پاییز سال گذشته، دامن زده است و از غفلت و اشتباهات محاسباتی مدیران و مسوولان امر سوء استفاده نموده و با عجله و شتاب در حال تاخت و تاز و جولان دادن می باشد؛ بواقع نوعی آرایش جنگی و حجاب ستیزی است. کافی است نیم نگاهی به اتاق فرمانها و رسانه ها و فضای مجازی بی در و پیکر، در مقیاس فراملی بیندازید، خواهید یافت که شفاف تر از این نمیشود در تقابل و ضدیت با ملت غیور و متدین و انقلابی ایران عمل کرد. لذا وقتی صحبت از حجاب ستیزی و جنگ با نظام و برهم زدن امنیت روانی و اخلاقی جامعه است، نه تنها جای سکوت و بی عملی و بی تفاوتی نیست بلکه هر گونه مماشات و کوتاهی و ملاحظه کاری در حکم خیانت به مردم و انقلاب است. حضور پرشور آحاد مردم در اجتماعات روزهای 21 و 22 تیر ماه سال جاری در تهران و به تبع آن در سطح کشور که به نوبه خود کم نظیر بود گویای همین نگرانی و هشدار است. آیا دغدغه ی داشتن جامعه سالم و پاک و امن و رو به پیشرفت که تنها تحت سایه ایمان و اتحاد و بصیرت و اقتدار و امنیت فراگیر، ممکن است، خواسته ی نامعقولی است که برخی به بهانه ی واهی ایجاد دوگانگی و یا دین گریزی متاسفانه جزء اصحاب ساکتین و تماشاگران شریک در ظلم و فسادند. آیا در برابر آرایش جنگی دشمن که خود با فریاد های انکر الاصواتی که تداعی کننده گوش درازان است، اعلان انقلاب نموده و کار نظام را تمام شده می داند، چه باید کرد؟