🔸حيات‌ در دنيا محض‌ نبوده‌ و تؤام‌ با مرگ‌ است‌ ... تشریح‌ و تفصیل‌ این‌ مختصر احتیاج‌ به‌ مجال‌ واسعی‌ دارد؛ اجمالاً اینکه‌: این‌ حیات‌ فعلی‌ ما حیات‌ محض‌ و خالص‌ نیست‌، بلکه‌ حیات‌ مخلوط‌ با موت‌ است‌؛ مانند یک‌ مثقال‌ طلا که‌ با یک‌ مثقال‌ مس‌ مخلوط‌ نموده‌ و زینتی‌ بسازند، در هر ذرّۀ طلا و کنار هر ذرّۀ طلا یک‌ ذرّه‌ مس‌ وجود دارد و در همسایگی‌ یکدگر بسر می‌برند. ولی‌ وقتی‌ زرگر این‌ مخلوط‌ را در بوته‌ گذاشت‌ و ذوب‌ کرد و طلای‌ خالص‌ را جدا کرد، هر ذرّۀ از طلا، طلای‌ خالص‌ است‌. حیات‌ ما در دنیا حیات‌ محض‌ نیست‌. زندگی‌ عقلانی‌ صِرف‌ نیست‌. از روزی‌های‌ مختصّۀ نفوس‌ ناطقۀ قدسیّه‌ و انوار الهیّه‌ بهره‌مند نمی‌شویم‌، چون‌ این‌ حیات‌ توأم‌ با لهو و لعب‌ است‌، لعب‌ با اوهام‌ و خیالات‌، و عشقبازی‌ با جیفه‌ و مردار؛ و بدن‌ ما هم‌ که‌ دائماً در تغییر و تحویل‌ است‌. امّا حیات‌ آن‌ عالم‌، حیات‌ صرف‌ است‌؛ موت‌ و خواب‌ و چُرت‌ و پینَکی‌ ندارد؛ لهو و لعب‌ و لغو ندارد؛ بطلان‌ و مجاز نیست‌. وقتی‌ ما می‌خوابیم ادراکات‌ خود را از دست‌ می‌دهیم‌؛ در آنجا ادراک‌ محض‌ و دانش‌ محضیم‌. این‌ ناراحتی‌ها و ناملایماتی‌ که‌ ما را در آزار قرار می‌دهد، ناشی‌ از ضعف‌ در درجۀ حیات‌ است‌؛ ولی‌ در آنجا لذّت‌ و مسرّت‌ محض‌ است‌، و فِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الأنفُسُ وَ تَلَذُّ الأعْیُنُ (1) است‌. در قیامت‌ علوم‌ و معارف‌ الهیّۀ مکتسبه‌ همه‌ با ما هست‌، و قابل‌ فراموش‌ شدن‌ نیست‌، و قابل‌ اشتباه‌ و خطا و سهو نیست‌. آنجا حیات‌، فوَران‌ دارد؛ لذّت‌ و سرور و بهجت‌ فوران‌ دارد. عالم‌ بسیطی‌ است‌ مملوّ از نور و اشراق‌. وَ إِذَا الأرْضُ مُدَّتْ * وَ أَلْقَتْ مَا فِیهَا وَ تَخَلَّتْ (2). «و زمین‌ کشیده‌ می‌شود، و آنچه‌ در درون‌ و شکم‌ دارد بیرون‌ می‌افکند؛ و خالی‌ می‌شود از هر ثقل و کثافتی.» زمین‌ پاک‌ و صاف‌، روشن‌ و هموار می‌گردد. الآن‌ در داخل‌ زمین‌، غیر از زمین‌ چیزهای‌ بسیاری‌ است‌؛ اگر بخواهیم‌ زمین‌ را پاک‌ کنیم‌ و ماهیّت‌ آن‌ را از غیر زمین‌، مصفّی‌ و پاکیزه‌ نمائیم‌ باید هر چه‌ غیر از زمین‌ است‌ بیرون‌ بریزیم‌. 📚 معادشناسی، ج۵، ص۲۰۵ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1ـ قسمتی از آيۀ 71، از سورۀ 43: الزّخرف‌. 2ـ آيۀ 3 و 4، از سورۀ 84: الانشقاق‌. 🆔 @allame_tehrani