✍ نظر علامه طهرانی (قدس سره) در مورد مدفن حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) نظر شریفشان بر این بود که مدفن حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در مصر است و کسی که در شام مدفون است دختری دیگر از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) به نام زینب است که مادرش حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) نبوده است. ایشان در کتاب نور ملکوت قرآن می‌نویسند: دكتورة عائشه بنت الشاطی در كتاب السيّدة زينب بطلة كربلاء در ص‌753 تا ص‌756 از مجموعة موسوعة آل‌النبیّ (صلّی‌الله‌عليه‌وآله‌) آورده است كه: زينب می‌خواست بقيۀ عمرش را در جوار جدش رسول خدا در مدينه بماند، و ليكن‌ بنی‌اميّه ناخوشايند بودند. سيّده زينب با زنان مدينه از جريان واقعۀ كربلا، و حادثۀ طف بيان می‌كرد. و چنان بيان وی مؤثّر بود كه‌ كافی بود آتش حزن و اندوه بر شهيدان را شعله‌ور سازد؛ و مردم را بر عليه طاغيان، بشوراند. و نزديک شد كه‌ كار بر بنواميّه‌ فاسد گردد. فلهذا والی آنها، عَمرو بن‌ سَعيد اشْدَق‌ به‌ يزيد نوشت‌: زينب زنی است‌ عاقل و با درايت و در گفتار فصيح؛ اقامتش در مدينه موجب تهييج افكار و انظار می‌گردد. او و همراهانش قصد قيام و گرفتن خون حسين را دارند. يزيد به‌ والی مدينه امر كرد تا بقيّه و بازماندگان از اهل‌بيت را در شهرها و نواحی متفرّقه تبعيد و متفرّق كند. والی پيام داد به‌ سيّدۀ زينب كه‌ از مدينه خارج شود؛ و هر جا می‌خواهد برود. زينب از روی غضب و خوانخواهی در پاسخ‌ گفت‌: خدا می‌داند بر سر ما چه‌ آمده‌ است‌؟ سوگند به‌ خدا از مدينه‌ بيرون‌ نمی‌رويم‌ گرچه‌ خون‌های ما ريخته‌ گردد. امّا زنان‌ بنی‌هاشم‌ از خشم‌ و غضب‌ يزيد طاغی بر زينب‌؛ رحم‌ آوردند و دور او را گرفتند و با لطافت‌ در كلام‌ و اظهار همدردی او را ترغيب‌ به‌ خروج‌ نمودند. زينب‌ حركت‌ كرد و عازم‌ مصر شد، و در وقت‌ طلوع‌ هلال‌ شهر شعبان‌ سنۀ 61 بود كه‌ زينب‌ وارد زمين‌ نيل‌ شد. و بحركت‌ ادامه‌ داد تا در قريه‌ای نزديكی بلبيس‌ فرود آمد. در آنجا مَسْلَمة‌ بن‌ مخلد انصاری أمير مصر با جماعتی از أعيان‌ مصر و علماء آن‌ به‌ استقبالش‌ آمدند. مَسْلَمة‌ زينب‌ را در خانۀ خود برد و قريب‌ يكسال‌ در آنجا به‌ عبادت‌ و انقطاع‌ به‌ سوی خداوند مشغول‌ بود تا در شب‌ پانزدهم‌ شهر رجب‌ سنۀ 62 رحلت‌ نمود. زينب‌ را در خانۀ مَسلمة‌ بخاک سپردند. و قبر او تا امروز مزار مباركی است‌ كه‌ مسلمانان‌ از راه‌های دور به‌ زيارتش‌ می‌روند. (نورِملکوتِ‌قرآن، ج‏1، پاورقی ص66) ایشان راجع به احترام اهل مصر به خانم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) می‌فرمودند: یکى از دوستان می‌گفت: شبى در حرم مطهر حضرت زینب (علیهاالسلام) که در مصر است رفتم، دیدم غوغاى عجیبى است، شب جمعه است و سنى‏هاى شهر قاهره از هر جانب براى زیارت دختر على آمده‏اند و چنان عزادارى و گریه و ماتم دارند که براى من بسیار شگفت‌انگیز بود، که چگونه سنى‏ها براى زینب مرثیه مى‏خوانند و حرمش را معظم مى‏دارند و گرداگرد ضریحش طواف مى‏کنند و مى‏بوسند و خاک داخل حلقه‏هاى ضریح را به چشم مى‏مالند. ساعتى گذشت خطیبى بسیار فصیح و بلیغ بر منبر رفت و از روایات وارده دربارهٔ اهل بیت مفصلاً سخن گفت و در آخر شروع کرد به دعا کردن و همهٔ مردم آمین مى‏گفتند و از جمله دعاهاى او این بود که: اللهم العن الوهابیة (خدایا طائفهٔ وهابى‏ها را لعنت فرست) و همهٔ مردم گفتند: آمین. (امام‌شناسى، ج‏9، ص176) حضرت علامه می‌فرمودند: مرحوم سید محسن امین عاملی که خود وصیت کرده او را در زینبیۀ شام دفن کنند تصریح دارد که من می‌دانم اینجا مرقد زینب کبری نیست، ولی چون عمری در این آستان بوده‌ام نمی‌خواهم قبرم جای دیگری باشد. [گرچه گفته شد که جناب سید محسن امین مرقد مطهر بی‌بی زینب را مدینه می‌دانستند و کلام علامه فقط ناظر به این است که یقیناً شام نبوده است.] شایان ذکر است که شاگرد حضرت آقای حاج سید هاشم حداد (أعلی‌الله‌مقامه) یعنی مرحوم حاج ابوموسی محیی که مدتها مسئول امور مالی زینبیهٔ شام بوده و مدتی میزبان آقای حداد در همان مکان بودند، نقل می کرد که ایشان قبر حضرت زینب را همین‌جا (شام) می‌دانست و می‌فرمود: من در این مرقد، انبیا را زیارت کرده‌ام. حاج ابوموسی می‌گفت: من به آقا سید محمدحسین گفتم که آقا، نظر شما با آقای حداد در مورد مدفن حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) مخالف و مختلف است ولی ایشان پاسخی نداده و مطلبی اظهار نفرمودند. در خاتمه لازم است در باب جمع بین نظر حضرت علامه طهرانی و مرحوم آقای حداد عرض شود: با اینکه نظر مرحوم علامه مقدم است زیرا ایشان جامع ظاهر و باطن و به تعبیر آقا سید هاشم سیدالطائفتین است اما مسلّم است که آن حرم منسوب به بانویی از خاندان عصمت است که متّصف و متّصل به ولایت کلیهٔ الهیه می‌باشد و سفر و زیارت مرحوم حدّاد و سایر بزرگان به جهت این اتصال و اتصاف و نسبت بوده است. ▪️ادامـــه دارد... ⬇️ ⬇️ ⬇️ ⬇️ ⬇️ ⬇️ 🆔 @allame_tehrani