🔰تصحیح طریقهٔ شهریهٔ طلاب
شهريهٔ طلّاب شيعه در حوزهها از خود مردم و از وجوه خمس و سهم امام داده مىشود و اين داراى محاسنى و معايبى است.
امّا محاسنش آن است كه: به دستگاه حكومتى مربوط نيست و طلبهها و فضلا و علما را مطيع و جيرهخوار حكومت نمىگرداند بلكه ايشان را آزاد و مستقلّ بار مىآورد. به خلاف شهريهٔ طلّاب اهل تسنّن كه از ادارهٔ حكومتى داده مىشود. فلهذا آنان را مطيع و غيرمستقلّ تربيت مىكند. و اين روى زمينهٔ فقه شيعه و فقه عامّه است. چرا كه فقه شيعه براى حاكمان جور ارزشى قائل نيست، امّا فقه عامّه هر شخص امير و حاكم را واجبالإطاعه و أولواالأمر مىداند؛ شهريهٔ او را حلال و پيروى از او را واجب و لازم بشمار مىآورد.(۱) در اطاق و منزل شخص شيخ محمود شلتوت حتماً بايد عكس جمال عبدالناصر آويخته باشد، اما در اطاق پستترين و پائينترین طلبهٔ ما اگر عكس شاه را ببينید آن طلبه از درجهٔ اعتبار و حيثيّت ساقط مىشود.
در زمانى كه ما در نجف اشرف تحصيل مىكرديم و قيمت دينار گران شد و طلّاب در مضيقه افتادند، از طرف دكتر محمّد مصدق به محضرت آيةاللهالعظمى حاج آقا حسين بروجردى رضواناللهعليه پيشنهاد شد كه دولت ايران تقبّل مىكند شهريهٔ طلّاب نجف را با ارز دولتى كه قريب ۹ تومان بود بفرستد. حضرت آيةالله قبول نكردند در حالى كه در نجف دينار عراقى قريب ۴۰ تومان شده بود. و معلوم است از چه نفع سرشارى آيةالله صرفنظر كردند براى اينكه حوزه و شيعه استقلال خود را حفظ كند و زير بار منّت حكومت كه تحقيقاً مستلزم پى درآمدها و عواقب نامعلومى است، نرود.
يک روز ما كه به بغداد رفته بوديم، بديدن يكى از مدارس اهل تسنّن رفتيم و با فضلا و طلّاب آنجا مذاكره كرديم. آنها از ما پرسيدند مخارج شما از كجا تأمين مىگردد؟! ما گفتيم: از قوت لايموتى كه هر طلبه از ده يا شهر او به او مىرسد، و يا از مختصر شهريّهاى كه به طلّاب میدهند و حدّاكثر در آن زمان به طلّاب يک دينار مىدادند. امّا آنها گفتند: هر طلبهٔ معمولى و عادى ما ماهيانه هشت دينار مىگيرد و همينطور مىرود بالا تا سى دينار كه به مدرّسين و فضلاء ما مىدهند. ولى اى كاش كه ما مانند شما بوديم و داراى حريّت و آزادى. اما ما آزادى نداريم. تحقيقاً حكم يک مهره از دستگاه حكومت به عنوان وزرات اوقاف مىباشيم.
بارى در آن روز فضلا و طلّاب آن مدرسه به ما با نظر غبطه مىنگريستند. اين محاسن طريق توزيع شهريه در ميان حوزههاى علميّهٔ ماست.
و امّا معايب آن: اوّلاً طلّاب بواسطهٔ ضيق معاش و فقر شديد، پيوسته در نفسشان احياناً ممكن است يک نوع اهميّت و ارزشى بمال پيدا شود، و در آتيه كه صاحب علم و كمال مىگردند طبعاً اين نوع احترام را به اغيناء پيدا نمايند و بالأخره هر نوع صاحب مكنتى در نزد آنها بزرگ جلوه كند. و اين مصيبتى است بزرگ.
و ثانياً بواسطهٔ انحصار واسطهٔ درآمد از ناحيه بيتالمال و عدم توزع آن بطور آبرومندانه و محترمانه يک نوع ذلّت و اهانتى را در برابر اصل منبع توزع و وسائط توزيع بر خود هموار نمايند كه اينهم بسيار مضر است؛ چرا كه طلّاب را از ابتداى امر با روح ذلّت بار مىآورد و رشادت و شهامت را از آنان مىزدايد، و روح تسليم و تمكين را نسبت به امور مالى و غير مالى به آنها تزريق مىكند.
شهريه بايد طورى توزيع گردد تا اصالت و عزّتنفس طلبه محفوظ بماند و خرد و شكسته نگردد. و اصولاً ممكن است در حوزه افراد بسيار نجيب و عفيف وجود داشته باشند كه دنبال اينگونه مقرّرى نروند. و يا از ابتداء شهريه گرفتن را قبول ننمايند در حالی كه در نهايت عسرت و نياز باشند، و در عين حال طلابى محصّل و درسخوان بوده باشند كه قوام علمى و عملى و رشد حوزه و بقاى دين منوط و مربوط به آنان شود.
و اصولاً بايد در حوزه افرادى معيّن و مشخص گردند براى تفحّص خائبانه از حال و درآمد و مصارف هر طلبه و آنچه مورد احتياج اوست به وى برسانند؛ نه آنكه مثلًا طلبهاى ضعيف و يا فقير و يا مريض گردد، كسى از حال او با خبر نباشد و لازم باشد كه خودش به افراد ذىصلاحيّت مراجعه كند و رفع عسرت بجويد آنگاه تازه او به خصوص افراد مورد نظر خود چيزى دهد و محروم بماند.
📚 وظیفهٔ فرد مسلمان در إحیای حکومت اسلام، ص۲۸۶
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- رجوع شود به: ولایت فقیه در اسلام، ج۴، درس۴۶، ص ۱۸۶ تا ۱۹۷
🆔
@allame_tehrani