🕌
کیفیّت مدرسهٔ عِلمیّهٔ إمام صادق علیهالسلام
طرز و شکل أخذ علوم از حضرت شبیه طرز و شکل أخذ علوم در حوزههاى علمیّهٔ امروزه نبوده است که با مناقشه در دلیل و مأخذِ کلام، بحث را طىّ کنند. بلکه تلامذهٔ او جز مقدار اندکى از ایشان قائل به امامتش بودهاند. و شیعهٔ امامیّه همچنانکه گذشت اعتقادشان بر آن است که: در علم امام، رأى و اجتهاد وى مدخلیّت ندارد تا آنکه امام از روى مَصَدر و مُستند محاسبه کند. علم إمام موروثى است. بلى گاهى اتّفاق مىافتد که سائلى از علّت حکم سؤال مىنماید امّا این سؤال، سؤال تعلّم و استفاده مىباشد نه سؤال ردّ و جَدَل.
علاوه بر این، آنان که از غیر امامیّه هم علوم خود را از وى اخذ نمودهاند معتقد به جلالت و سیادت و إمامتش بودهاند.[1] و آن تعلّم و اخذ را براى خویشتن منقبت و فضیلتى به شمار مىآوردهاند که بدان مُشَرَّف گردیدهاند.[2] و دانستیم که ابن أبىالحدید، علم مذاهب أربعه را در فقه به وى ارجاع مىدهد.[3]
پرسش کنندگان از مسائل و مشکلات و علوم به حضورش مىآمدند و براى رفع مشکله و عویصهٔ خود از او استعلام مىنمودند. و جمعى بسیار از آنان با خودشان دوات و کاغذ حاضر داشتند تا آنچه را که امام برایشان املاء مىکند، از روى ضَبط و ثَبت از او روایت کنند.
و اگر اشتیاق دارى مقدار علم او را بدانى پس نظر کن به کثرت کسانى که از آبشخوار و بحر عظیم او از علوم مختلف سیراب گردیدهاند! آنها به چهار هزار نفر یا بیشتر از آن بالغ گردیدهاند.
به چه علّت این جماعت کثیره از او روایت کردهاند و از غیر او روایت نکردهاند با وجود کثرت و وفور علماء در عصر او؟! و به چه علّت چون یکى از ایشان از او روایتى را نقل مىنمود، بر آن روایت وقوف مىنمود و دیگر نمیپرسید: امام از چه کسى آن را براى وى املاء نموده است مگر آنکه خود امام خبر میداد که: آنچه را که املاء کرده است، از آبائش از جدّش رسول أکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلّم مىباشد.
این مدرسهاى که این تعداد افراد بسیار از آن خارج شدهاند منظورش از تعلّم علوم، صیت و آوازه و افتخار و شرف نبوده است. و مقصد و مقصود از تلامذهاش فقط آن بوده است که علم را براى علم، و براى خدمت به دین و شریعت تعلّم کنند. و کسى که از این روش و منهاج، تجاوز مىنمود امام او را از حوزهاش دور مىساخت. چه بسیار مردمانى را که امام طرد فرمود، و چه بسیار اقوامى را که در سیره و سَریره با وى مخالف بودند، لعن نمود.
پیوسته مواعظ و ارشادات إمام، قبل از تعالیم و دروس بیان مىشد، و یا در ضمن خود دروس صورت مىگرفت.
📚 امامشناسى، ج۱۸، ص۲۸
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- «تهذیب الأسماء و اللّغات»، و «ینابیع المودّة».
2- «مطالب السَّؤول» ص81.
3- شرح «نهجالبلاغة»، ج1، ص6.
🆔
@allame_tehrani