هدایت شده از Aminikhaah
💠با تو چهل ساله شدیم... 🔷 کلمات بین «گیومه» نام کتاب های حضرت امام ره می باشد. 🔶 تقدیم به تو! به تو که روح خدا بودی بر این جسم بی روح زمین و زمان! سلام به تو! به تو که چهلمین گردش زمین ، دور انقلابت را هم دیدی! مرحبا به تو! به تو که ریشه های این درخت را در عرش نشاندی و بر فرش کشاندی! این چهل سال ، «شرح چهل حدیث» از ماجرای گلاویزی «جنود عقل و جهل» بود. «شرح دعای سحر» تو بود که با اشک و آه ، در میدان «جهاد اکبر» شمشیر می رقصاندی. در این چهل سال ، هر وقت ما «استفتائات» راه انسانیت برایت فرستادیم ، تو قلم به دست شدی و قدم به قدم ، «رساله توضیح المسائل» مشق کردی. ما درگیر «استصحاب» بیکارگی و سرگشتگی بودیم ، همه زندگی مان در «کتاب البیع» و کتاب اکل و شرب خلاصه می شد. تو آمدی و با «تفسیر سوره حمد» ، ما را مسافر کوی «آداب الصلاه» و «سر الصلاه» کردی. بگذاريد كه از بُتكده يادى بكُنم ، من كه با دست بُت ميكده بيدار شدم. هنوز مست و خراب می بارگی های خیابان شاپور و زن بارگی های شهر نو بودیم ، اگر با غزل و قصیده و رباعیِ «دیوان» به دادمان نرسیده بودی. نه هدف داشتیم و نه وسیله ، اگر «ولایت فقیه» را به «تحریر» نکشیده بودی. رد خون آزادگان ، از فکه تا مکه ، از درعا تا صنعا ، از منامه تا مِنا ، از زاریا تا ضاحیه ، از میانمار تا میشیگان ، همه «تقریرات فلسفه» ای است که تو به بشر آموختی. هر روز این چهل سال ، برگی از «صحیفه» توست. سفرنامه خلقی است که به شوق رساندن به سرچشمه «طهارت» ، بر مرکب «اجتهاد و تقلید» نشاندی. در این سیر چهل ساله ، هر جا «طلب و اراده» ما فروکش کرد ، به «خلل» مبتلا شدیم و از «انوار الهدایه» محروم ماندیم. اما حالا که پای نخل چهل ساله ات گرد سالخوردگی افشانده ایم ، «مناسک» کوچ تا «نجاة العباد» و «وسیلة النجاة» را خوب آموخته ایم. ما تا «مصباح الهدایه» ای چون تو داریم ، حاجتی به «تعلیقه» و «حاشیه» خار و خس ها نداریم و «رسائل» از بیگانه نمی جوییم. با تو و آثار تو چهل ساله شدیم. تازه اول عشق است. تا همه عالَم را به «تعادل و تراجیح» نرسانیم ، آرام نمی گیریم. ✅ @Aminikhaah