بسم‌الله *تقاضانامه* «من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم» آوای خوشی است که از کودکی با جان و دلمان آمیخته. توسط همان مادرهایی که سرزیر چادر کرده‌اند و در میان اشک، در کام ما شیر ریخته‌اند. اما این همه حق هم نیست. حقیقت این است که ما تا به خودمان آمده‌ایم، در کوچه و بازار و خیابان، از روایت‌های سینه به سینه مادرانمان، کام و جانمان با حب تو ای ارباب نازنین آمیخته. مولای ما که کشتی نجات امت پیامبر شدی و باب رحمت گسترده‌خدا؛ هزار و چهارصد سال است که انسان‌ها به عشق تو می‌آیند، با عشق تو ریشه می‌گیرند و با عشق تو عاقبت بخیر می‌شوند. و این سال‌ها؛ هم میلیون‌ها نفر، از سراسر دنیا، به عشق تو در بیابان‌ها قدم می‌زنند. حالا اما روزهای آخری است که از رنگ کوچه‌هایمان، عطر غذاهایمان، رنگ و لعاب زنان و مردانمان در کوچه و خیابان پر از توست. مولای ما! ما ادعایی برعشق تو نداریم، هر آنچه هست و نیست، از لطف شما و خاندان شماست و از دعای مادر شما که بیش از تمام مادرهایمان، درحق تمام شیعیانت مادرانگی کرده. و سهم دیگرش از آن بزرگانمان بوده از کلینی تا خمینی که ما را با تو آشنا کرده و آتش عشق تو را در دلمان افروختند و دیگراز مهر و دامان مادرها و نان و سینه زنی پدرهایمان است و الا ما کجا و مهرتو؛ ما کجا و اشک برای مصباح الهدی؟ ما کجا و عاشقانگی برای وترالموتوری که خودخدا به خونخواهی‌اش برخاسته! و چه خونخواهی بهتر و عظیم‌تر از خیزش میلیون‌ها انسان و درخشش نور اسلام بر تارک جهان‌، آن هم در عصر و زمانه‌ای که تمام شیاطین انسی و جنی در لشگرگاه شیطان جمع شده‌اند تا بادهان‌هایشان نور خدا را خاموش کنند و هیهات که «والله یرید ان یتم نوره و لو کره الکافرون» مولای ما! ما قدمان کوتاه، تر از آن است که بتوانیم حق مطلب را در تقدیر از تمام کسانی که ما را با شما آشنا کرده و حلاوت نور عشقتان را بر قلبمان پاشیده‌اند، به جا بیاوریم، اما مخلصانه در این شب جمعه، از تو تقاضا می‌کنیم، هم مادرانمان، هم پدرهایمان، هم هرکه در مسیر کلینی تا خمینی، تلاش کرده، را برخان کرمت میهمان کنی. *تقدیم به مادران آسمانی به خصوص مادر مداح مخلص اهلبیت سیدرضا نریمانی که دیشب دربازگشت کربلا، مهمان اهل بیت شد. ✍محــــــــــــــــــــــنا(زدبانو) @almohanaa