🌿🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹 اولین قربانی شهوت «۲» 🔹 آدم علیه السّلام برحسب ارشاد و هدایت الهی از دو فرزندش خواست تا برای خدا از بهترین محصول خود قربانی کنند و قربانی هرکس که قبول شد، سزاوارتر است به آنچه میل دارد و اراده می نماید. هابیل چوپان یک شتر نر، از میان حیوانات خود برای قربانی حاضر ساخت و قابیل مقداری از محصول کشاورزی خود (گندم نامرغوب) آورد. این دو برادر آرزو داشتند در این مسابقه پیروز و سربلند شوند و از جایزه آن بهره مند گردند. امّا قربانی هابیل پذیرفته شد و آتش به عنوان علامت پذیرش، شتر را بسوزاند ولی قربانی قابیل پذیرفته نشد زیرا در این عمل نیز خلوص نیت نداشت و نافرمانی پدر کرده بود. بدنبال شکستی که متوجه قابیل شد، نور امید در او خاموش شد و حس خودخواهی و کینه او شعله ور گشت، روح تبهکاری در او زنده شد و آتش حسد در وجودش زبانه کشید، لذا برادر را تهدید کرد: «تو را می کشم تا بدبختی خویش و نیک بختی تو را شاهد نباشم. من نمی گذارم تو با آرزوی برآورده، زنده بمانی و من ناکام مانده باشم. تو را می کشم تا از رنج شکست خود و پیروزی تو راحت شوم.» هابیل در مقابل تهدید برادر با حسرت و اندوه فراوان به او گفت: «برادر! بهتر است ریشه کینه را از دل خود برکنی و راه سلامت را بجویی و بسوی آن بشتابی. خدا فقط عمل پرهیزکاران و صالحان را می پذیرد، به همین جهت قربانی تو مورد پذیرش واقع نشد.» ادامه دارد... منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ◉●◉✿ا✿◉●•◦ ✅ کانال قرآن کریم https://eitaa.com/joinchat/3173646858Cc0fd46c326 🌿لینک ورود به کانال↑