چند نکته از قرآن کریم صفحه 457
#تفسیراستادقرائتی
☠زود قضاوت نكنیم، شاید افراد به ظاهر پست امروز، عالى مقامهاى قیامت باشند. «نعدّهم من الاشرار»
☠جایى كه غفلت همه را فراگرفته، باید از زاویهى انذار سخن گفت. «انّما أنا منذر»
☠ نقش هشدار و انذار در تربیت، بیش از نقش بشارت است. «أنا منذر»
☠ اقتدار، در سایهى وحدت است. «الواحد القهّار» (در قرآن شش مورد كلمهى قهار آمده كه در كنار همهى آنها كلمهى واحد است).
☠در تبلیغ و هدایت مردم از روشهاى روشن و بدون ابهام استفاده كنید. «نذیر مبین»
☠ فرشتگان به خاطر نفخهى الهى، به آدم سجده كردند ولى برخى انسانها حتّى به خاطر ذات حقّ براى خدا سجده نمىكنند. «من روحى... له ساجدین»
☠انسان داراى دو بعد مادّى و معنوى است. «من طین - من روحى»
☠لیاقت از سابقه مهمتر است. (سابقهى فرشتگان بیش از آدم بود ولى چون لیاقت انسان بیشتر بود آنها به او سجده كردند.) «له ساجدین»
☠ عبادت دسته جمعى با شكوهتر است. همهى فرشتگان سجده كردند، «كلّهم» آن هم دسته جمعى. «اجمعون»
☠ در میان خوبان بودن مهم نیست، از خوبان بودن مهم است. «فسجد الملائكة كلّهم - الاّ ابلیس»
☠ تكبّر، مانع تعبّد و تسلیم است. «استكبر و كان...»
☠ از خلافكار توضیح بخواهید و خلافها را ریشهیابى كنید. «یا ابلیس ما منعك» (به مجرم فرصت حرف زدن بدهید).
☠ ایمان به خداوند و خالق بودن او كافى نیست بلكه اطاعت و تسلیم در برابر او لازم است. (ابلیس خالق بودن را قبول داشت ولى تسلیم و اطاعت نداشت). «خلقتنى»
☠ نژاد پرستى، تفكّر شیطانى است. «من نار - من طین»
☠ تعصّب مانع شناخت حقیقت است. (ابلیس نژاد آتشى خود را مىبیند ولى نفخهى الهى انسان را نمىبیند). «خلقتنى من نار»
☠شرافت به كسب كمالات است نه مادّه و عنصر اوّلى كه گفته شود انسان از گل و ابلیس از آتش است. «من نار - من طین... فاخرج»
☠ در مدیریّت، اخراجِ فرد متمرّد از قانون لازم است. «فاخرج منها»
☠ عناصر نامطلوب باید از جامعه طرد شوند. (در قرآن شش مرتبه كلمهى رجیم آمده كه همهى آنها در مورد ابلیس است). «فاخرج... انك رجیم»
☠ در دعا گفتن «ربّ» مؤثّر است. (هم اولیاى خدا و هم ابلیس در دعاهاى خود این كلمه را بكار بردهاند). «ربّ فانظرنى»
☠ خداوند دعاى بدترین خلق خود را نیز اجابت مىكند. «ربّ فانظرنى... فانك من المنظرین»
☠ هر طول عمرى نشانه مهر ومحبّت خدا وعامل خوشبختى نیست. «من المنظرین»
☠ گاهى یك گناه، مقدّمهى گناهان بزرگترى مىشود. (گناه سجده نكردن بر آدم، مقدّمهاى براى گناه اغفال مردم مىشود). «لاغوینّهم»
☠خطر وسوسههاى ابلیس جدّى است. (او سوگند یاد كرده كه همه را به نحوى گمراه كند). «فبعزّتك لاغوینّهم»