1- هدايت واقعى، هدايت خداوند است. هدايت‌هاى ديگر، سراب است. 2- هدايت، كار خداست. حتّى پيامبران، از خود راه هدايتى ندارند. 3- شرك، عامل محو و باطل شدن كارهاست. 4- در سنّت الهى، تبعيض نيست. حتّى اگر پيامبران شرك ورزند، تنبيه مى‌شوند، چون اصالت با حقّ است، نه اشخاص. 5- انبيا، معصومند و غبار شرك هرگز بر دامانشان نمى‌نشيند. در آيه، فرضِ شرك به عنوان فرض محال آمده است. 6- در جهان‌بينى الهى، ارزش كارها در اخلاص آنهاست. اگر اخلاص نباشد، چيزى باقى نمى‌ماند.