🔰بخشی از کتاب هفت شهر عشق
📌مردم شام از خواب غفلت بیدار شده اند. آنها وقتی به یکدیگر می رسند یزید را لعنت می کنند.آنها فهمیده اند که یزید دین ندارد و بنی امیه یک عمر آنها را فریب داده اند .اینک آنها می دانند که چرا امام حسین علیه السلام با یزید بیعت نکرد. اگر او نیز در مقابل یزید سکوت می کرد, دیگر اثری از اسلام باقی نمی ماند.
📌 به یزید خبر می رسد که شام در آستانه انفجاری بزرگ است .مردم دسته دسته کنار خرابه شام می روند و از امام سجاد علیه السلام و دیگر اسیران عذرخواهی می کنند.ماموران حفاظتی خرابه نمی توانند هجوم مردم را کنترل کنند. یزید تصمیم می گیرد .اسیران را از مردم دور کند . او به بهانه نامناسب بودن فضای خرابه آنها را به قصر می برد. مردم شام می بینند که اسیران را به سوی قصر می برند تا آنها را در بهترین اتاق های قصر منزل دهند. این حیله ای است تا کسی دیگر نتواند با اسیران تماس داشته باشد.
📌ناگهان صدای شیون وناله از داخل قصر بلند می شود ؟ حالا دیگر چه خبر است؟ این صدای هنده زن یزید است او وقتی به صورت های سوخته در آفتاب و لباس های پاره حضرت زینب علیها السلام و دختران رسول خدا نگاه می کند فریاد و ناله اش بلند می شود نگاه کن! خود یزید به همسرش هنده می گوید که برای امام حسین علیه السلام گریه کند و ناله سر بدهد ! آیا شما از تصمیم دوم یزید باخبرید؟ او می خواهد کاری کند که مردم باورشان شود که این ابن زیاد بوده که حسین را کشته و او هرگز به این کار راضی نبوده است. هنوز نامه یزید در دست ابن زیاد است که به او فرمان قتل امام حسین علیه السلام را داده , اما اهل شام از آن بی خبرند و یزید می تواند واقعیت را تحریف کند ...
📌یزید همواره در میان مردم این سخن را می گوید : « خدا ابن زیاد را لعنت کند! من به بیعت مردم عراق بدون کشتن حسین راضی بودم خدا حسین را رحمت کند , این ابن زیاد بود که او را کشت . اگر حسین نزد من می آمد او را به قصر خود می بردم و به او در حکومت خود مقامی بزرگ می دادم.»
#هفت_شهر_عشق
#محرم_خوانی
📚📚📚 کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیهاالسلام
https://eitaa.com/alzahranasr_lib
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh