[۴۱] توبه، آیه ۱۲۹
[۴۲] نسبت او را بررسی کنید
[۴۳] از «صدع» آشکار کردن، شکافتن، به جای آوردن فرمان
[۴۴] راه، محله، مرکز
[۴۵] وسط هر چیز و عمده آن، میان پشت و کتف
[۴۶] جمع «کظم»، گلو، دهان، راه تنفس
[۴۷] از «نکت» به رو انداختن و به سر درافکندن را می گویند
[۴۸] «انهزام» شکست خوردن
[۴۹] پشت گرداندند، کنایه از شکست
[۵۰] شب صبح را شکافت
[۵۱] روشن شد
[۵۲] جمع «شقشقه» آنچه شتر مست از دهان بیرون کند کنایه از سخنوری
[۵۳] هلاک شد
[۵۴] مردمان پست و فرومایه
[۵۵] به زبان آوردید
[۵۶] مردم (کمتر از ده نفر)
[۵۷] جمع «ابیض» سفیدپوستان
[۵۸] جمع «اخمص» گرسنگان
[۵۹] آب اندک
[۶۰] فرصت
[۶۱] شعله کوچک آتش
[۶۲] لگدکوب
[۶۳] گنداب، آب آمیخته با بول شتر
[۶۴] از «قوت» به معنای غذا یعنی آذوقه خود قرار می دادید
[۶۵] پوست بز دباغی نشده
[۶۶] گرفتار شد
[۶۷] سرکردگان عرب
[۶۸] جمع «مارد» طغیان گران و سرکشان
[۶۹] آشکار شد، «نَجْم» آشکار شدن و روییدن گیاه ها
[۷۰] شاخ
[۷۱] گشوده شد «فغرت فاغرة»: دهانی گشوده شد
[۷۲] فعل ماضی از قذف: انداخت
[۷۳] بر نمی گشت، دست بردار نبود
[۷۴] مضارع از مصدر «وطئ» لگدکوب می کرد
[۷۵] فرورفتگی کف پا
[۷۶] «إخماد»: خاموش کردن
[۷۷] شعله آتش
[۷۸] رنج پذیر، رنج بر
[۷۹] اسم فاعل «شمّر» أزارَهُ عن ساقه: بالا زد پیراهن خود را از ساق پا
[۸۰] رنج بر، زحمت کش
#حضرت_زهرا_علیها_السلام
#خطبه_فدکیه
#قسمت_هفتم
📚📚📚 کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_lib