[۱۵۱] بدون زره و سپر به استقبال دشمن رفتن [۱۵۲] جمع «بهمة» مجهولی که شناخته نشود، قهرمان [۱۵۳] جریان و کثرت [۱۵۴] شیر دوشیده شده [۱۵۵] در اینجا خضوع گردنکشان [۱۵۶] هیجان [۱۵۷] شعله های آتش فرونشست [۱۵۸] آرامش پیدا کرد [۱۵۹] فتنه [۱۶۰] نظم یافت [۱۶۱] توبه، آیه ۱۳ [۱۶۲] آسایش زندگی [۱۶۳] راحت و آرامش [۱۶۴] «مَجّ» ریختن [۱۶۵] از «ساغ الشراب» به سهولت و آسانی نوشیدید [۱۶۶] ابراهیم، آیه ۸ [۱۶۷] نفثة المصدور: آه کشیدن از درد سینه [۱۶۸] ضعف و سستی [۱۶۹] نیزه [۱۷۰] نشر و اظهار، غمی که انسان توانایی کتمان آن را ندارد و اظهار می کند. [۱۷۱] از «حقب» ریسمانی که با آن رحل را به شکم شتر می بندند و آماده سوار شدن می شود [۱۷۲] زخمی که در پشت شتر و یا هر مرکبی باشد [۱۷۳] نازک شدن پشت پای شتر [۱۷۴] عیبی که در معرض زوال نباشد [۱۷۵] عیب و عار [۱۷۶] شعراء، آیه ۲۲۷ [۱۷۷] هود، آیه ۱۲۱ و ۱۲۲ 📚📚📚کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام https://eitaa.com/alzahranasr_lib