.
دوباره یک سو همه اش زیبایی و سوی دیگر همه اش زشتی و پلیدی.
دوباره اسرائیل وحشیانه بمب بر سر مردم غزه میریزد.
دوباره پدری بر روی ویرانه های خانه اش به دنبال جسد اهل خانه تخته سنگ ها را میشکند و شعر حماسی میخواند.
دوباره پیکر بی جان دختری بر روی دستان پدرش حمل میشود و سوژه عکاسان و خبرنگاران میشود.
دوباره مادری کنار تخت پسر بی جانش قصه ی آرزوهای بر باد رفته اش را زمزمه میکند.
دوباره نوزادی از تاریکی رحم مادر بیرون نیامده سوی تاریکی قبر سرازیر میشود.
دوباره کودکی از ترس رعشه بر جان و جسم نحیفش می افتد. برادری آغوشش را پناه امن خواهرش میسازد. خواهری برادری را دفن کرده خاک بر صورتش میریزد.
دوباره دبیر کل سازمان ملل عمیقا متاسف میشود.
دوباره وزرای امور خارجه کشورهای مسلمان نشست اضطراری برگزار کرده و بیانیه پشت بیانیه صادر میکنند.
دوباره اردوغان پشت تریبون و جلوی دوربین عربده بر سر اسرائیل میکشد و پشت پرده ذخایر نفتی شان را پر میکند.
دوباره محمد بن سلمان آنسو اسراییل را جنایتکار میخواند و اینسو موشکهای یمنی را برای خوشایند اسراییل رهگیری میکند.
دوباره مقامات آمریکا به تل آویو سفر کرده و برای کشتن کودکان غزه دستهای به خون آلوده ی نتانیاهو را میفشارند.
دوباره غزه میسوزد تا کل عالم بیدار شود.
دوباره آیات قرآن از لبان معصوم کودکان و عمق حنجره جوانان و پیران شنیده میشود.
دوباره حقارت دنیا پیش بغض در گلو حبس شده کودکان غزه بیشتر از پیش به چشم می آید.
دوباره کفر دارد خود را بهتر از قبل نشان میدهد و حق زیبایی هایش را به رخ عالم میکشد.
دوباره غزه مرکز عالم شده تا دل ظلم ستیزان جهان و دل هر آزاده ی بیداری را با خود ببرد.
دوباره غزه محل بروز عشق و صبر میشود تا با طوفان الاقصی یش جهت تاریخ را عوض کند.
دوباره صحنه ، صحنه یک شکست همه جانبه و یک افول جدی تر برای طاغوتیان میشود.
دوباره بوی ظهور در آسمان عالم فراگیر میشود چرا که باز بوی مقاومت از غزه به مشام می آید...
و دوباره بر زبانمان جاری میشود ذکر:
بسم الله الرحمن الرحیم ... با همه رمز و رازهایش...