🌀 بخوانید وبخندید / 🎯 پشت جبهه ماشین چند تن از رزمندگان خراب شده بود. آنها منتظر کمک بودندکه شهید علی موحددانش از راه می رسد و به آنها کمک می کند. 📍ایشان مهندس برق بود و با کار فنی آشنایی داشت.او قبل از شهادت از ناحیه مچ دست جانباز شده بود. به هر ترتیبی که بود ماشین را روشن می کند.ولی بچه ها خیلی اطمینان نداشتند که با این ماشین سالم به مقصد برسند. شهید علی موحد رو به رزمنده ها می کند و میگوید: دست علی همراهتان است،بروید ونگران نباشید. 📍آنها هم به خاطر این سخن علی قوت قلب می گیرند و راه می افتند . وقتی که به مقصد می رسند ناگهان در صندوق عقب ماشین را که باز می‌کنند یک دست مصنوعی می‌بینند. تازه میفهمند ایشان دست مصنوعی خودش را داخل صندوق عقب ماشین گذاشته بود ومنظورش از (دست علی) به همراهتان ، دست خودش بوده😅 📍شوخی‌های جبهه‌ های حق علیه باطل نیز از نوع دیگری بود. بسی گفتم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان می شناسند 📚فرازی ازوصیت نامه شهید علی موحددانش : مردم بدانید راهی را که در آن گام نهاده ایم ،همان راه حسین (ع )است که با اختیارانتخاب کرده ایم. ✍️ عزیز معبودی 🌐.🇮🇷.🌐