💢 بایدها و نبایدهای اقتصادی دولت سیزدهم
👤 حجت الاسلام حسین مهدیزاده (پژوهشگر فلسفه و فقه حکومتی فرهنگستان علوم اسلامی قم):
🔹بخش دوم
▪️نمیتوانیم بطور کامل و بدون دستکاری، مدل طرف مقابل را بیاوریم و اجرا نمائیم. اگر این عمل را انجام دهیم، مشکل پس زده شدن مدل مورد نظر نیست، بلکه به هم ریختگی جامعه ما است. به مثابهی انسانی که غذای حیوان بخورد، حالش دگرگون شود و مجدد برای درمان حالش، غذای متفاوت دیگری بخورد که آن نیز برای بدن انسان نیست و دیگر سلامت اولیه بدن را از دست بدهد.
▫️در طرح استیلا که طرحی سیاست محور است و بالای هرم پایین هرم را با اقتدار کنترل میکند و با تزریق عنصر ترس، هر طبقه پایینی به طبقه بالایی خود بهره میدهد و یک نظام طبقاتی سیاست محور است یعنی تجارت و اقتصاد محور نمیباشد و انسان پایه و بهینه در این مدل کسی است که بالای هرم نشسته است و بهره میکشد.
▪️اما تا دوره ی اخیر، دوره ای که انسان جدید و طراز دیگری شکل گرفت؛ دیگر نگاه از بالا به پایین و اربابها نمیتوانستند جامعه را حرکت دهند. لذا رجوع بسوی انسان تاجر و جدید رفت که گرچه این انسان تاجر( مرچنت) یک اخلاق سرد مزاج و منفعتطلبانه داشت اما باعث ورود یک «رفاه جدید» به اروپا شد.
▫️جالب است از هابز تا اسمیت 150 سال تلاش کردند تا برای این تعریف جدید و انسان نو، طرحی نو بسازنند. اما ما پس از گذشت 40 سال از عمر انقلاب اسلامی به غرغر افتادهایم. طرح آنها این بود که بهینه بودن انسان نو در منفعت طلبی اوست. دیگر به شخص نمیگویند تو برده من باش بلکه میگویند؛ بازو و نیرو ات چند؟! از قضا پای یک رفیق صمیمی نیز با اسم صنعتگر در میان است که ابزار میسازد تا طبیعت را ابژه کند. در نهایت سیر این طرح به مدل آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل رسید.
▪️هابز بیان داشت که ذات انسان شر است و ذات جامعه عدل و انصاف( خیر) است. و چون شر و خیر با هم قابل جمع نمیباشد نمیتوان با چنین انسانی جامعه تشکیل داد و باید او را در جاهایی مهار کرد. آنجایی که این انسان میتواند بهینه عمل کند بازار است لذا همهجا را بازار کنید تا این انسان دیگر شر نرساند! و این در راستای جمله معروف آدام اسمیت است که میگوید: « بازار مکانیسم جادویی تبدیل نفع شخصی به خیر عمومی است». یعنی با منفعت خواهی و صفات شر وارد بازار شوید، سپس من با نهادی به اسم بازار شما را بهینه خواهم کرد.
▫️بازار دو ویژگی دارد:
1⃣ تقسیم کار( هر کسی مسئول تولید چیزی است( رابطه افقی)
2⃣ رقابت ( تعداد افراد در تولید یک شی که در آن برای از بین نرفتن و حفظ بقا، باعث یک تعادل قیمت میشود تا به نقطه تعادلی برسد)
این رقابت و تقسیم کار فضایی به نام دست نامرئی بازار را ایجاد میکند که پس از طرح این نظریه اجتماعی، فضا باز طراحی شد و اقتصاد خرد و کلان، سیاست، مدیریت، طب و... بنوعی دیگر ایجاد شد چراکه نهاد جدید و انسان جدید شکل گرفت.
🔸ادامه دارد...
🇮🇷
@Ammar_media