─┅════✿🍃🕋🕋🍃✿════┅─
❀◁(2). #پیغمبر_بدون_حتی_یک_قدم_عقب_نشینی_با_دشمن_برخورد_میکرد
✪ سال بعد از آن، پیغمبر گفت ما میخواهیم به زیارت عمره بیاییم. ماجرای حدیبیّه ° که یکی از ماجراهای بسیار پُرمغز و پُرمعناست °در این زمان اتّفاق افتاد. پیغمبر به قصد عمره به طرف مکه حرکت کرد.
♤ آنها دیدند در ماه حرام °که ماه جنگ نیست و آنها هم به ماه حرام احترام میگذاشتند ° پیغمبر به طرف مکه میآید. چه کار کنند؟ راه را باز بگذارند بیاید؟ با این موفّقیت، چه کار خواهند کرد و چطور میتوانند در مقابل او بایستند؟ آیا در ماه حرام بروند با او جنگ کنند؟ چگونه جنگ کنند؟
✿ بالاخره تصمیم گرفتند و گفتند میرویم و نمیگذاریم او به مکه بیاید؛ و اگر بهانهای پیدا کردیم، قتلعامشان میکنیم. پیغمبر با عالیترین تدبیر، کاری کرد که آنها نشستند و با او قرارداد امضاء کردند تا برگردد؛
۞ اما سال بعد بیاید و عمره بجا آورد و در سرتاسر منطقه هم برای تبلیغات پیغمبر فضا باز باشد. اسمش صلح است؛
─┅═════༅𖣔3⃣𖣔༅═════┅─