یه مدینه یه بقیعه؛
یه امامی که حرم نداره…
سینه زن ها؛ کسی نیست…
تا روی قبرش، یه دونه شمع بذاره…
امون ای دل… امون ای دل…
امون ای دل؛ امون از غریبی…
یه بقیعه یه مدینه؛
یه امامی که حرم نداره….
دلِ بیتاب، دیگه شد آب!
که تو آفتاب؛ نه سایبونی داره…
نه یه خادم، نه یه زائر…
نه کنارش؛ یه روضه خونی داره