#قصه_های_قرآنی
#حضرت_داوود(ع)
داوود عليه السلام بر سر كوه عرفات
مراسم عرفات بود. حاجی ها سراسر اطراف كوه عرفات را فراگرفته بودند، و به دعا و مناجات اشتغال داشتند. از امام صادق عليه السلام نقل شده فرمود: حضرت داوود عليه السلام وارد سرزمين عرفات شد، و تصميم گرفت بالاى كوه برود و در همان جا تنها به عبادت خدا مشغول گردد (شايد می خواست ادب در دعا را رعايت كند، زيرا در كنار مردم، صداهاى مختلف در داخل هم می شدند و مخلوط می گشتند) بالاى كوه رفت و در آن جا به دعا و مناجات پرداخت. پس از پايان اعمال، جبرئيل از سوى خداوند نزد او آمد و گفت: پروردگارت می گويد: چرا بر بالاى كوه رفتى، آيا گمان بردى كه صداى كسى بر من پنهان می ماند؟ سپس جبرئيل او را به قعر درياى جده برد. در آن جا سنگى بزرگ را ديد. آن را شكست. ناگاه كرمى در ميان آن سنگ ديده شد. آن كرم گفت: اى داوود! پروردگارت می فرمايد: من صداى اين كرم را در دل اين سنگ كه در قعر اين دريا است می شنوم، آيا گمان می كنى كه صداى كسى از من پنهان بماند؟(601)
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉
@amozeshtajvidhefzquran 👈