(ع) پاسخ امام حسن عليه‌السلام به پرسش‏هاى خضر عليه‌السلام عصر خلافت ابوبكر بود. حضرت على عليه‌السلام همراه فرزندش حسن عليه‌السلام و سلمان در مكه در مسجد الحرام (كنار كعبه) نشسته بودند. ناگاه مردى خوش‏قامت كه لباس‏هاى زيبا پوشيده بود، به نزديك آمد و به حضرت على عليه‌السلام سلام كرد: و در محضر آن‏ها نشست و چنين گفت: اى اميرمؤمنان! از شما سه مسأله مى‏ پرسم ، اگر پاسخ آن را دادى، مى‏ فهمم آن‏ها كه حق شما را غصب كردند دنيا و آخرت خود را تباه ساخته‌اند (و تو به حق هستى) وگرنه آن‏ها و شما در يك سطح، برابر هم هستيد. على: آن چه خواهى بپرس. ناشناس: 1 - به من خبر بده وقتى كه انسان مى‏ خوابد، روحش به كجا مى‏ رود؟ 2 - چگونه انسان چيزى را به ياد مى‏ آورد و چيزى را فراموش مى‏ كند؟ 3 - چگونه افراد به دايى يا عموى خود شباهت پيدا مى‏ كنند؟ در اين هنگام على عليه‌السلام به فرزندش حسن عليه‌السلام متوجه شد و فرمود: اى ابامحمد! پاسخ اين مرد را بده! حسن مجتبى عليه‌السلام به مرد ناشناس رو كرد و پاسخ او را چنين بيان كرد: 1 - انسان هنگامى كه مى‏ خوابد روح او(690) به باد مى‏ پيوندد و آن باد به هوا آويخته مى‏ شود ، تا هنگامى كه بدن انسان براى بيدار شدن حركت مى‏ كند ، در اين هنگام خداوند به روح اجازه مى‏ دهد تا به پيكر صاحبش باز گردد، پس از اين اجازه، آن روح، باد را و باد هوا را جذب كرده و روح به پيكر صاحبش باز مى‏ گردد ، و در آن آرام مى‏ گيرد ، و اگر خداوند به روح اجازه بازگشت نداد، هوا باد را و باد روح را جذب كرده، و تا روز قيامت روح به پيكر صاحبش باز نمى گردد. 2 - در مورد يادآورى و فراموشى، پاسخ اين است كه قلب انسان بر اساس حق قرار دارد، و روى حق طَبَقى افكنده شده، اگر انسان در اين هنگام صلوات كامل بر محمد و آلش صلى الله عليه و آله و سلم فرستاد، آن طبق از روى حق برداشته شده و قلب روشن مى‏ شود و انسان مطلب فراموش شده را به ياد مى‏ آورد ، و اگر صلوات كامل نفرستاد، آن طبق بر روى حق پرده مى‏ افكند و در نتيجه قلب تاريك شده و انسان در ميان فراموشى مى‏ ماند . 3 - در مورد شباهت نوزاد به دايى يا عموى خود، از اين رو است كه: هنگامى كه مرد با آرامش خاطر با همسرش آميزش كرد و در اين حال نطفه فرزند منعقد گرديد، آن فرزند به پدر و مادرش شباهت مى‏ يابد ، و اگر او با پريشانى و اضطراب با همسرش آميزش نمود و در اين حال نطفه فرزند منعقد گرديد، آن فرزند به دايى يا عمويش، شباهت مى‏ يابد . مرد ناشناس كه در مورد پاسخ سه سؤال خود به طور كامل قانع شده بود، برخاست و مكرر به يكتايى خدا و رسالت محمد صلى الله عليه و آله و سلم و وصايت على عليه‌السلام و ساير امامان عليهما السلام تا حضرت قائم (عجل الله تعالى فرجه الشريف) گواهى داد، و از آن جا رفت. حضرت على عليه‌السلام به فرزندش حسن عليه‌السلام فرمود: به دنبال اين مرد ناشناس برو ببين كجا مى‏ رود . حسن عليه‌السلام به دنبال او حركت كرد، ولى او را ديد وقتى كه از مسجد بيرون رفت، از نظرها غايب شد. حسن عليه‌السلام نزد پدر بازگشت و از غايب شدن او خبر داد. على عليه‌السلام از حسن عليه‌السلام پرسيد: آيا دانستى كه او چه كسى بود؟ حسن عليه‌السلام : خدا و رسول و اميرمؤمنان آگاه‏ترند. على عليه‌السلام : او خضر عليه‌السلام بود!(691) 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran👈