(آيه ٢٠) -برقها پى‌درپى بر صفحۀ آسمان تاريك جستن مى‌كند: «نور برق آنچنان خيره كننده است كه نزديك است چشمهاى آنها را بربايد» (يَكادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ) . «هر زمان كه برق مى‌زند و صفحۀ بيابان تاريك، روشن مى‌شود، چند گامى در پرتو آن راه مى‌روند، ولى بلافاصله ظلمت بر آنها مسلط مى‌شود و آنها در جاى خود متوقف مى‌گردند» (كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا) . آنها هر لحظه خطر را در برابر خود احساس مى‌كنند، چرا كه در دل اين بيابان نه كوهى به چشم مى‌خورد، و نه درختى تا از خطر رعد و برق و صاعقه جلوگيرى كند، هر آن ممكن است هدف صاعقه‌اى قرار گيرند و در يك لحظه خاكستر شوند! حتّى اين خطر وجود دارد كه غرش رعد، گوش آنها را پاره و نور خيره‌كنندۀ برق چشمشان را نابينا كند، آرى «اگر خدا بخواهد گوش و چشم آنها را از ميان مى‌برد چرا كه خدا به هر چيزى توانا است» (وَ لَوْ شاءَ اللّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ) . افسوس كه به پناهگاه مطمئن ايمان پناه نبرده‌اند تا از شرّ صاعقه‌هاى مرگبار مجازات الهى و جهاد مسلحانۀ مسلمين نجات يابند. برگزیده تفسیر نمونه - 1، صفحه 49 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran👈