#قصه_های_قرآنی
#حضرت_عیسی(ع)
🔰
يازده نصيحت جالب از اندرزهاى عيسى عليهالسلام( قسمت اول)
📋براى پندگيرى بيشتر از اندرزهاى دلنشين و حكمت آميز حضرت عيسى عليهالسلام نظر شما را به نصيحت زير جلب مى كنم :
⚡️1 - مجلس درس و وعظ بود، حواريون با عشق و شور مخصوص در گرداگرد استادشان عيسى عليهالسلام نشسته بودند و گفتار او را با جان و دل مى پذيرفتند . در آن جلسه درس، همه دوازده نفر از حواريون به عيسى عليهالسلام عرض كردند: اى آموزگار راه هدايت! ما را از نصايح و پندهايت بهره مند ساز.
عيسى عليهالسلام پيامبر خدا موسى عليهالسلام به اصحابش فرمود: سوگند دروغ نخوريد، ولى من مى گويم سوگند - خواه دروغ و خواه راست - نخوريد.
آنها عرض كردند: ما را بيشتر موعظه كن.
عيسى عليهالسلام : موسى عليهالسلام به اصحاب خود فرمود: زنا نكنيد، من به شما مى گويم حتى فكر زنا نكنيد. (سپس چنين مثال زد) اگر شخصى در اتاق نقاشى شده و زيبا، آتشى روشن كند، دود، آن اطاق نقاشى شده را دود آلود و سياه خواهد كرد. گرچه اطاق را نسوزاند، فكر زنا نيز همچون آن دودى است كه زيبايى چهره معنوى انسان را تيره و تار مى سازد ، گر چه آن چهره را از بين نبرد.(800)
⚡️ 2 - يك روز حواريون (ياران خاص عيسى عليهالسلام ) از آن حضرت پرسيدند:
سختترين امور و دشوارترين چيزها چيست؟
عيسى عليهالسلام فرمود: غضب و خشم خدا.
آنها پرسيدند: چگونه از غضب الهى خود را دور سازيم؟
عيسى عليهالسلام فرمود: نسبت به همديگر غضب نكنيد.
آنها پرسيدند: علت و منشأ غضب چيست؟
عيسى عليهالسلام فرمود: علت غضب، تكبر و خودمحورى و كوچك شمردن مردم است.(801)
⚡️3 - يكى از نصايح عيسى عليهالسلام را شاعر معروف، ناصر خسرو با اشعار خود چنين سروده است:
چون تيغ به دست آرى مردم نتوان كشت نزديك خداوند بدى نيست فرامشت
عيسى به رهى ديد يكى كشته فتاده حيران شد و بگرفت به دندان سر انگشت
گفتا تو كرا كشتى تا كشته شدى زار؟
يا باز كجا كشته شود آنكه تو را كشت؟
انگشت مكن رنجه به در كوفتن كس
تا كس نكند رنجه به در كوفتنت مشت
⚡️ 4 - روز ديگرى عيسى عليهالسلام در بيابان و صحرا، تنها عبور مى كرد . از دور سر وصدايى شنيد، به سوى آن سر و صدا رفت و ديد دو نفر كشاورز بر سر زمينى با هم دعوا مى كنند .
هر كدام ادعا دارد كه زمين مال من است. عيسى عليهالسلام تصميم گرفت آنها را صلح دهد. براى اين كه آنها را آماده صلح سازد و غرور آنها را كه موجب كينه و دعوا شده بشكند، آنها را چنين موعظه كرد:
! 🍃شما هر كدام مى گوييد اين زمين مال من است، ولى حقيقت اين است كه شما مال اين زمين هستيد. بعد از مدتى نه چندان دور، همين زمين قبر مى گردد و شما را در كام خود فرو برده و پس از پوسيدگى، شما را جزء خود مى نمايد . پس زمين مال شما نيست، بلكه شما مال زمين هستيد. بنابراين براى امور مادى چند روزه دنيا، كشمكش نكنيد. از مركب غرور پياده شويد و صلح كنيد.
⚡️5 - يك روز عيسى عليهالسلام همراه حواريون در بيابانى عبور مىكرد، لاشه سگ مردهاى در آنجا افتاده بود. حواريون گفتند: بوى اين سگ چقدر زشت و تنفرآميز است!
عيسى عليهالسلام فرمود: چه دندانهاى سفيدى دارد.(802)
به اين ترتيب عيسى عليهالسلام به آنها و ديگران آموخت كه تنها بدىها را ننگريد، خوبى ها را نيز بنگريد و مگس صفت نباشيد.
⚡️6 - روزى عيسى عليهالسلام در شهرى عبور مى كرد ديد زن و شوهرى با هم بگو و مگو و نزاع مى كنند . نزد آنها رفت و فرمود: علت درگيرى شما چيست؟
شوهر گفت: اى پيامبر خدا! اين زن همسر من است و بانويى شايسته مىباشد و كار بدى نكرده، ولى دوست دارم از او جدا گردم.
عيسى عليهالسلام فرمود: چرا، براى چه؟
شوهر: اين زن با اين كه هنوز پير نشده، صورتش چروك برداشته و فرسوده شده است.
عيسى عليهالسلام به زن رو كرد و فرمود: اى زن! آيا دوست دارى كه چهرهات صاف و شاداب گردد؟
زن: آرى، البته.
عيسى عليهالسلام : هرگاه غذا مىخورى تا سير نشدهاى دست از غذا بردار، زيرا وقتى كه غذا روى غذا در معده انباشته شد، موجب دگرگونى صورت و آن را نازيبا مى كند .
آن زن به دستور عيسى عليهالسلام عمل كرد و نتيجه گرفت و زيبايى خود را بازيافت و محبوب شوهرش گرديد.(803)
🔵کانال آموزش تجوید وحفط قرآن کریم
@amozeshtajvidhefzquran