﷽📚🕥
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_ابراهیم(ع)
#قسمت_بیست_ششم
رحمت وسيع خدا در مقايسه با مهمان خواهى ابراهيم عليهالسلام
روايت شده: تا مهمان به خانه ابراهيم عليهالسلام نمىآمد، او در خانه غذا نمىخورد، وقتى فرا رسيد كه يك شبانه روز مهمان بر او وارد نشد، او از خانه بيرون آمد و در صحرا به جستجوى مهمان پرداخت، پيرمردى را ديد، جوياى حال او شد، وقتى خوب به جستجو پرداخت فهميد آن پيرمرد، بت پرست است، ابراهيم گفت: افسوس، اگر تو مسلمان بودى، مهمان من مىشدى و از غذاى من مىخوردى.
پيرمرد از كنار ابراهيم عليهالسلام گذشت. در اين هنگام جبرئيل بر ابراهيم عليهالسلام نازل شد و گفت: خداوند سلام مىرساند و مىفرمايد اين پيرمرد هفتاد سال مشرك و بت پرست بود، و ما رزق او را كم نكرديم، اينك چاشت يك روز او را به تو حواله نموديم، ولى تو به خاطر بتپرستى او، به او غذا ندادى.
ابراهيم عليهالسلام از كرده خود پشيمان شد و به عقب بازگشت و به جستجوى آن پيرمرد پرداخت، تا او را پيدا كرد و به خانه خود دعوت نمود، پيرمرد گفت: چرا بار اول مرا رد كردى، و اينك پذيرفتى؟
ابراهيم عليهالسلام پيام و هشدار خداوند را به او خبر داد.
پيرمرد در فكر فرو رفت و سپس گفت: نافرمانى از چنين خداوند بزرگوارى، دور از مروت و جوانمردى است. آن گاه به آيين ابراهيم عليهالسلام گرويده شد و آن را پذيرفت و بر اثر خلوص و كوشش در راه خدا پرستى، از بزرگان دين شد.(230)
┄┅─✵💝✵─┅┄
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تخصصی تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉
@amozeshtajvidhefzquran👈