(آيه ١٢٣) -و از آنجا كه قهرمان اين ماجرا در جهت نفى «ابو جهل» بود، و او از سردمداران مشركان مكّه و قريش محسوب مى‌شد در اين آيه اشاره به وضع اين رهبران گمراه و زعماى كفر و فساد كرده مى‌فرمايد: «اين چنين قرار داديم در هر شهر و آبادى بزرگانى را كه طريق گناه پيش گرفتند و با مكر و فريب و نيرنگ مردم را از راه منحرف ساختند» (وَ كَذلِكَ جَعَلْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكابِرَ مُجْرِمِيها لِيَمْكُرُوا فِيها) . يعنى، سر انجام نافرمانى و گناه فراوان اين شد كه رهزن راه حق شدند و بندگان خدا را از راه منحرف ساختند. و در پايان آيه مى‌گويد: «آنها جز به خودشان نيرنگ نمى‌زنند ولى نمى‌فهمند و متوجه نيستند» (وَ ما يَمْكُرُونَ إِلاّ بِأَنْفُسِهِمْ وَ ما يَشْعُرُونَ) . از اين آيه به خوبى استفاده مى‌شود كه مفاسد و بدبختيهايى كه دامن اجتماعات را مى‌گيرد از بزرگترها و سردمداران اقوام سر چشمه مى‌گيرد و آنها هستند كه با انواع حيله و نيرنگ راه خدا را دگرگون ساخته و چهرۀ حق را بر مردم مى‌پوشانند. برگزیده تفسیر نمونه - 1، صفحه 644 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran👈