-
#داستان_شب
*دل من گم شده است*
دیروز شیطان 😈 را دیدم.
در حوالی میدان بساطش را پهن کرده بود؛ فریب میفروخت.
مردم دورش جمع شده بودند، هیاهو میکردند و بیشتر میخواستند.
توی بساطش همه چیز بود: غرور، حرص، دروغ ، خیانت، بی آبرویی ، جاهطلبی و هزاران چیز دیگه
هر کس چیزی میخرید و در ازایش چیزی میداد.
بعضیها تکهای از قلبشان را میدادند
و بعضی پارهای از روحشان را.
بعضیها ایمانشان را میدادند
و بعضی آزادگیشان را
و بعضی تنشان را.
شیطان میخندید و دهانش بوی گند جهنم میداد.
حالم را به هم میزد. دلم میخواست همه نفرتم را توی صورتش تف کنم.
انگار ذهنم را خواند.
موذیانه خندید و گفت:
من کاری با کسی ندارم، فقط گوشهای بساطم را پهن کردهام و *آرام نجوا میکنم.* نه قیل و قال میکنم و نه کسی را مجبور میکنم چیزی از من بخرد.
میبینی‼️ آدمها خودشان دور من جمع شدهاند.
جوابش را ندادم. آن وقت سرش را نزدیکتر آورد و گفت:
البته تو با اینها فرق میکنی. تو زیرکی و مومن. زیرکی و ایمان، آدم را نجات میدهد. اینها سادهاند و گرسنه. به جای هر چیزی فریب میخورند.
از شیطان بدم میآمد. حرفهایش اما شیرین بود. گذاشتم که حرف بزند و او هی گفت و گفت و گفت....
ساعتها کنار بساطش نشستم تا این که چشمم به جعبهای عبادت افتاد که لابهلای چیزهای دیگر بود.
دور از چشم شیطان 😈 آن را برداشتم و توی جیبم گذاشتم.
با خودم گفتم:
بگذار یک بار هم شده کسی، چیزی از شیطان بدزدد.
بگذار یک بار هم او فریب بخورد.
به خانه آمدم و در کوچک جعبه عبادت را باز کردم.
توی آن اما جز *غرور چیزی* نبود. جعبه عبادت از دستم افتاد و غرور توی اتاق ریخت. فریب خورده بودم، فریب.😱
دستم را روی قلبم گذاشتم، نبود‼️
فهمیدم که آن را کنار بساط شیطان 😈 جا گذاشتهام.
تمام راه را دویدم. تمام راه لعنتش کردم. تمام راه خدا خدا کردم. میخواستم یقه نامردش را بگیرم. عبادت دروغیاش را توی سرش بکوبم و قلبم را پس بگیرم.
به میدان رسیدم، شیطان 😈 اما نبود.
آن وقت نشستم و های های گریه کردم.😭 اشکهایم که تمام شد،بلند شدم. بلند شدم تا بیدلیام را با خود ببرم که صدایی شنیدم، صدای قلبم را.💓
*و همانجا بیاختیار به سجده افتادم و زمین را بوسیدم.*
به شکرانه قلبی که پیدا شده بود.
پانوشت:
1. *إِنَّمَا النَّجْوي مِنَ الشَّيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذينَ آمَنُوا وَ لَيْسَ بِضارِّهِمْ شَيْئاً إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ* 58 مجادله(نجوا تنها از سوی شیطان است می خواهد با آن مؤمنان غمگین شوند ولی نمی تواند هیچ گونه ضرری به آنها برساند جز بفرمان خدا پس مؤمنان تنها بر خدا توکّل کنند! )
2.*یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ* 88 و 89 شعرا (روزی فرا میرسد که نه مال سود میدهد و نه فرزندان؛ مگر آن کس که با قلبی رسته از شرک به نزد خدا بیاید)