پناهمان ده!
ای سم چشیده مجروح
این فوج ها که می بینی آمده اند،در این سرما آمده اند، تنها آمده اند، پیر و جوان پیاده و سواره....
آمده اند که بـه آغوش گرم تو پناه ببرند
این مردمی که می بینی آمده اند، با حالتی معلوم آمده اند که گویی این حرم را از منزل های دور و نزدیک خود اکثر دوست دارند
اینان که چون آسمان اشک می بارند
پناهمان ده!
بغض آورده ایم،درد آورده ایم، زخم آورده ایم،شکوایه و درد دل آورده ایم
دشوار آورده ایم، اما تا می رسیم،تا بو می کنیم،عطر حرم را،گویی
هیچ نیاورده ایم و تنها آمده ایم
که نزدیک تو باشیم که
نگاهمان کنی که سلامی بدهیم......
پناهمان ده!
پناهمان ده!
پناهمان ده!
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی
https://eitaa.com/an_soye_khakrizha