✅ جایگاه عقاید در منظومه معرفت دینی 1⃣ در اهمیت اعتقادات همین بس که بخش مهمی از آیات قرآن مربوط به مبدأ و معاد و توحید و نبوت است. بیشتر مجاهدت های پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله و سلم) نیز، باورمند کردن مردم به یگانگی خداوند و حقانیت مبدآ و معاد بود که در عداد مهمترین معارف اعتقادی دین مقدس اسلام است. 2⃣ طبق روایاتی که در مجامع روایی مانند بحارالانوار (به ویژه ج ۹ و ۱۰) و الاحتجاج و سایر منابع رسیده، ائمه اطهار (علیهم السلام) ، هم خودشان به مباحث کلامی و مناظرات اعتقادی می پرداختند و هم گروهی را برای چنین مباحثی تربیت می کردند و به آنان منزلت و احترام ویژه ای قائل بودند چنانکه امام صادق علیه السلام در تکریم هشام بن حکم فرمودند: هذا ناصرنا بقلبه و لسانه و یده. از اینجا معلوم می شود علم کلام و مباحث عقیدتی از اهمیت والایی در نزد آنان برخوردار بوده است. 3⃣عقایدِ راستین نقش بسیار مهمی در دینداری افراد دارد از این رو، افرادی که اعتقاد راسخی ندارند در ساحت عمل نیز متزلزل و بی انگیزه اند و در مواجهه با یک شبهه، امکان اینکه در بسیاری از باورها تردید کنند وجود دارد. به همین خاطر برخی حاکمان (همچون معاویه که جبرگرایی را در ذهن مردم جا انداخته بود) جهت سلطه پذیری مردم، اعتقادات و باورهای آنان را دست کاری می کردند. 4⃣ از علم کلام به عنوان فقه اکبر یاد می شود. زیرا اصول دین و معارف بنیادین توسط این دانش به اثبات می رسند و تبیین می گردند. غالب علوم اسلامی در موضوع خود نیازمند این علم هستند زیرا اگر علم کلام به اثبات وجود خدا و ضرورت وحی و نبوت و امامت و.. نپردازد، دانش هایی همچون فقه و حدیث و تفسیر و درایه و رجال و علوم همگون، با مشکل موجودیت و مشروعیت مواجه خواهند بود. علاوه اینکه در علم کلام قواعدی (مانند حسن و قبح عقلی و..) وجود دارد که در دانش هایی مثل علم اخلاق و اصول فقه و.. کارآیی دارند و برخی مسائل شان مبتنی بر قواعد کلامی است. ۵. با توجه به همین اهمیت بالای علم اعتقادات بوده که در طولِ تاریخِ حوزه های شیعه، عالمان امامیه (از شیخ مفید و شیخ طوسی گرفته تا علامه حلی و...) در کنار تخصص فقهی و اصولی، در دانش کلام (اعتقادات) نیز تخصص بالایی داشته اند. از این رو کتابهای اعتقادی بسیار ارزشمندی را پدید آورده اند. به ویژه نقد و نقض ها و ردیه هایی که در جواب هجمه ها و شبهات رقیبان و مخالفان تدوین کرده اند. حتی در گذشته مرسوم بوده عالمان بزرگ شیعه در رساله های عملی خود، به تبیین اصول دین و معارف اعتقادی می پرداختند. مثل کتاب " المُقنعه " شیخ مفید که تشکیل یافته از مباحثی از اصول دین و فروع دین است. (در عصر ما رساله برخی مراجع که در ابتدای رساله به اصول اعتقادی شیعه پرداخته اند در راستای همان سنت نیک و کهن است). ۶. شبهه: در برخی روایات (التوحید، ص457) دیده می شود که امامان معصوم، متکلمان را نکوهش کرده و شیعیان را از مباحث کلامی و اعتقادی نهی می فرمودند !؟ پاسخ: با توجه به جایگاه شاخص مباحث اعتقادی در قرآن کریم _ که گفتیم بخش مهمی از آیات قرآن مربوط به مبدآ و معاد و اعتقادات است _ و روایات انبوه اعتقادی و سیره معصومان(علیهم السلام) که خود به مباحث اعتقادی پرداخته و حتی عده ای را برای چنین مباحثی تربیت می کردند، نهی امامان از پرداختن به مباحث اعتقادی شامل کسانی است که : ♦️از مکتب اهل بیت(ع) پیروی نمی کنند و با تکیه بر اندیشه گمراهان، و از پیش خود، نظر می دهند. ♦️در علم کلام و مباحث اعتقادی تخصص ندارند و عالمانه بحث نمی کنند. ♦️به مباحث بی فایده و افراط و تفریط در مجادله و مناظره می پردازند. ♦️به دنبال کُنه ذات باری تعالی هستند. 📚علامه سیدمرتضی عسکری در جایگاه اعتقادات می‌نویسد: ♦️ما در زمينه اعتقادات و احتجاج در مسائل فكرى، گنجينه هاى گرانبارى داريم كه در ذخاير و مواريث هيچ مذهب و ملّتى نظير ندارند، و بررسى همه آنها بر يك اسلام شناس، فرض و واجب است. ♦️به عنوان نمونه، تنها در يك مجلّد از اصول كافى، 1437 روايت در مباحث اعتقادى وجود دارد كه بخش بسيار كوچكى از معارف موجود ما در اين باب را تشكيل می دهد. ▪️ کتاب نقش ائمه در احياي دين، ج1، ص:10