✳ سناریوی اصلاح طلبان برای انتخابات 1400 با عنوان ( سناریوی تخریب و هراس ) توسط احمد زیدآبادی از چهره های شناخته شده اصلاح طلبان و از محکومین فتنه 88 در یادداشتی با عنوان ( رئیس جمهور نظامی ؟!) رونمایی شد... ⛔️ رئیس جمهور نظامی ⁉️ مناقشه بر سر احتمال حضور یک نظامی در مقام ریاست جمهوری ایران در بین محافل مختلف بالا گرفته است. در حالی که اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان نسبت به وقوع چنین رخدادی اظهار نگرانی می‌کنند، اصولگرایان عمدتاً این نوع نگرانی‌ها را مردود دانسته و بعضاً تنها راه عبور از مشکلات اقتصادی جاری را حضور یک "جوان پرانرژیِ انقلابی" بخصوص با سابقۀ نظامی‌گری در پاستور می‌دانند. منظور از فرد نظامی، معمولاً اشاره به یکی از اعضای سابق یا لاحق سپاه پاسداران است، نهادی که گفته می‌شود در تمام سطوح قدرت و حیطه‌های مختلف اجتماعی، نفوذ بی‌سابقه‌ای پیدا کرده است. حضور یک نظامی در پاستور اما واقعاً چقدر می‌تواند نگران کننده باشد؟ پاسخ به این پرسش، بستگی به نوع داوری در بارۀ شرایط کنونی کشور و راه‌های برون رفت از آن را دارد. در واقع برخی از اصلاح‌طلبان در اشاره‌ای آشکار به سپاهیان، میزان نفوذ و قدرت همه‌جانبۀ آنها را به "دولت پنهان" تعبیر می‌کنند، دولتی که به زعم آنان نهادهای اصطلاحاً انتخابی را از قدرت واقعی تهی کرده و خودش از پشت صحنه به خنثی‌سازی فعالیت‌های قوۀ مجریه و هدایت امور طبق علایق و گرایش‌های خاص خود مشغول است. اگر بپذیریم که چنین دولت پنهانی با این میزان سیطره و قدرت سیاسی در ایران وجود دارد، در آن صورت، نگرانی اصلاح‌طلبان از تسخیر پاستور توسط آنان، چندان موجه نمی‌نماید! در حقیقت، باور به دولتی پنهان با قدرتی بلامنازع، اعتراف به صوری بودن کلِ دم و دستگاه پاستور است که از یک سو، هر گونه تلاش میانه‌روها برای تسلط بر آن را بی‌معنی می‌کند و از سوی دیگر، تسخیر آن توسط نیروهای "دولت پنهان" عملاً تغییری قابلِ توجه در معادلۀ کنونی قدرت در ایران به وجود نمی‌آورد جز اینکه آنچه را گفته می‌شود پنهان است، در نزد افکار عمومی علنی و آشکار می‌کند! به نظرم همین نوع تعارضات تحلیلی اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان است که بخش اعظم جامعه را نسبت به هشدارها و اخطارهای آنان در مورد تهدیدها و خطرات ظهور یک نظامی در مقام ریاست جمهوری برنمی‌انگیزد و از بی تفاوتی آنها به این موضوع نمی‌کاهد. از نگاه بسیاری از مردم، اگر همۀ امور تعیین کننده، به سرپنجۀ نامریی دولت پنهانی رقم می‌خورد که نه قابل کنترل و نه قابل شناسایی است، پس چرا باید از مرئی شدن آن در ساختمان پاستور به هراس افتاد؟ به نظرم اصلا‌ح‌طلبان و اعتدال‌گرایان پاسخ روشن و دقیقی به این پرسش ندارند جز اینکه دائماً تکرار کنند که دولت پنهان در صورت تسخیر پاستور، خرده منفذهای تنفس سیاسی و فرهنگی را هم می‌بندد و ایران را به کرۀ شمالی تبدیل می‌کند! این پاسخ اما پرسش دیگری را پیش می‌آورد و آن اینکه اگر قدرت واقعی در دست دولت پنهان است چرا تاکنون خرده منفذهای سیاسی و فرهنگی را نبسته و ایران را به کرۀ شمالی تبدیل نکرده است؟ خواهند گفت؛ حضور اعتدالگرایان در پاستور و سایر مراکز تصمیم‌گیری مانع آنها شده است! این حرف اما ادعای خالی بودن پاستور از قدرت واقعی و تمرکز آن در دست دولت پنهان را به چالش می‌کشد و مسئولیت تراکم مشکلات را متوجه قوۀ مجریه و ناتوانی مدیریتی و تخصصی آن می‌کند، موضوعی که خود آنها را خوش نمی‌آید. ✍ احمد زید آبادی _ تحلیلگر اصلاح طلب 🌐 تبیین و تحلیل وضعیت