✅ خودآگاهی علامه اقبال،منجی امت ستمدیده
🎙 سیدمحمود کمالآرا
🔴 خودآگاهی علامه اقبال،منجی امت ستمدیده ، اندیشمندی است که در اشعار خویش، از حکمت درآمیخته با درد و عشق و نیز عشق همراه با حکمت و خردورزی و خودباوری سخن به میان می آورد و مسیر نجات امت و جوامع ستم دیده را در خودآگاهی، خودیابی و یافتن شخصیت متعالی تعریف کرده و جامعه ی برآمده از انسان خودآگاه را به وجودی پایدار و شاهدی بیدار پیوند می دهد، علامه اقبال لاهوری چهره ی فرامرزی ضدکاپیتالیستی و ایرانی ترین غیرایرانی است.
🔴 اقبال بهترین نسخه علاج مسلمانانی که در انحطاط فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی قرار گرفتهاند را عاشورا می داند. در اندیشه کلان تمدنی اقبال، نهضت عاشورا میتواند به عنوان حلقه وصل ملتها قرار بگیرد.
🔴 این قیام را در گفتار، پندار، مباحث کلامی، برخورد با سیاست مداران، ارتباط تشکیلاتی، میراث فرهنگی، سنت وآداب مسلمانان تأثیرگذار میداند و قیام امام حسین را یک حرکت اصلاحی مورد تأیید قرار میدهد وآن را به هیچ زمانی محدود نمیسازد، بلکه همواره در سبک زندگی اسلامی در عرصه های کلان سیاسی و فردی تاثیرگذار می خواند و اوج تأثیرپذیری خود را این گونه به تصویر میکشاند؛ رمز قرآن از حسین آموختیم ز آتش او شعله ها اندوختیم.
🔴 از منظر علامه اقبال، دین، نوعی «خودآگاهی بالقوّه» است که در کنار «خودآگاهی عادی» قرار میگیرد که امکاناتی برای تجربه و تحصیل معرفت فراهم میآورد. اقبال گوهر دین را ایمان میداند و در عین حال عقل را محدودکننده یا مخالف ایمان نمیداند.
🔴 نظام سیاسی اجتماعی اسلام در منظومه ی فکری علامه اقبال لاهوری بیانگر این واقعیت است که قلمرو دین از قلمرو شخصی و خصوصی فراتر رفته و به مسایل اجتماعی نیز توجه دارد. لذا از منظر وی اسلام از یک طرف؛ عدالت، مساوات، برابری، آزادی، اخلاق و تهذیب نفس را مورد توجه قرار داده و از طرف دیگر تجارت، رفاه، جنگ، صلح، امنیت و حکومت را برای جامعه اسلامی خواستار است.
🔴 باید تاکید کرد که علامه حکومت را ملزم به اجرای احکام دین نمی داند و تنها آن چه از نظر وی اهمیت دارد تطابق روشهای اجرایی با ارزشهای دینی است. این ارزشهای دینی در واقع ارزشهای عام بشری می باشد که در همه ی مکانها و زمانها قابلیت تحقق را دارند.
🔴 اقبال تحول اجتماعی را حاصل رابطه ی متقابل مردم و حکومت بر یکدیگر دانسته اما در این میان تاکید وی بر تحول انسانی می باشد. از این رو است که اقبال، سیاست فرعونی را مبتنی بر تخریب جان و جهان وکشاندن مردم به بند و زنجیر، استبداد و جایگزینی رذایل به جای فضایل می داند و سیاست نبوی را برپایه تعمیر جان و جهان، آزاد کردن مردم از غل و زنجیرهای فکری و سیاسی، آزادی و نتیجتا جایگزینی فضایل به جای رذایل معنا می کند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/eqballahuri/
🌐 اندیشه ما
https://eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034