گندگی و سلحشوری و رزم و ستیز با دشمنان، سنگرهای خویش را به نیایش­گاه­‌هایی بس نورانی و معنوی تبدیل نموده بودند که در آن عاشقانه به ذکر و دعا و مناجات و راز و نیاز با حضرت حق جل و علی می­‌پرداختند گویی آنان عرفایی بودند که در طریق سیر و سلوک معنوی، منزل به منزل ره­ ­پیموده­اند. قاسم از جنس همان بچه­‌ها بود. ۸_ فرامرزی بودن. فرماندهی بر سپاه قدس فرصتی را برای حاج قاسم فراهم نمود تا تجربیات جدیدی کسب کند. او در این دوران نه تنها با زوایای مختلف جریان مقاومت در منطقه آشنا گردید بلکه به لحاظ هوشمندی و توان فرماندهی و مدیریتی که از آن برخوردار بود به سرعت توانست در این عرصه کارساز و تأثیرگذار گردد. جنگ ۳۳ روزه در لبنان و آشنایی با جریان مقاومت در فلسطین، تراز فرماندهی او را بالا برد و آنگاه وقتی جریان ضد انسانی داعش که بنا به اعتراف سردمداران جنایتکار امریکا ساخته و پرداخته دست آنها بود چهره پلید خود را در عراق و سوریه نشان داد، اوج درخشش سردار ما نیز در مقابله میدانی با این جریان سراسر پلیدی و پلشتی و سرانجام برچیده شدن آن نشان داده شد. وقتی به سال­های قبل باز می­‌گردیم به آن زمان که رعب و وحشت بر مردم بیگناه منطقه حاکم شده بود و داعش به پشتیبانی مالی، تسلیحاتی و رسانه‌­ای استکبار و صهیونیسم و همکاران منطقه­‌ای آنان بی­‌محابا، از هیچ جنایتی فروگذار نمی­‌نمود و به جان و مال و ناموس مردمان بی دفاع سرزمین عراق و شام بی­رحمانه می‌­تاخت و به سرعت پیشروی می‌­­نمود و در فکر استقرار همیشگی و سیطره دائمی در این سرزمین­‌ها بود به خوبی می­‌بینیم که در آن زمان همه مدعیان، صحنه را خالی نمودند و تا مدت­‌ها این تنها ایران اسلامی بود که با دور­اندیشی و درایت و هوشمندی رهبر معظم انقلاب، افسران رشید خویش را روانه میدان جنگ می‌­نمود تا امنیت و آرامش را به مردم بی دفاع منطقه بازگرداند. پدیده‌­ای مبارک به نام مدافعان حرم که هسته مرکزی آن دلاورمردان ایرانی بودند شکل گرفت و سرانجام در کمال بهت و ناباوری تحلیل­گران نظامی و سیاسی جهان، سردار سرفراز ما که عزم خویش را برای پاک کردن منطقه از لوث وجود خبیث داعش جزم کرده بود، خبر از نابودی حکومت داعش و پایان یافتن سیطره آن بر منطقه داد. امروز نه تنها امنیت منطقه، بلکه امنیت جهان مرهون مجاهدت­‌ها و تلاش‌­های خستگی‌­ناپذیر آن استراتژیست بزرگ جهانی یعنی سردار سپهبد سلیمانی است او در هر نقطه‌­ای که جنگید برای استقرار امنیت و آرامش و بازگرداندن زندگی جاری و طبیعی مردم به آنان، جنگید. در این باب و در خصوص اقدامات خارق‌­العاده او در آینده باید پژوهش‌­ها نمود، کتاب‌­ها نوشت، کنگره­‌های بین­‌المللی برگزار نمود. آثار علمی، تحلیلی، آموزشی گوناگون و نیز محصولات فرهنگی و هنری فاخر پدید آورد. ۹_ یک دیپلمات برجسته. تأثیرات منطقه‌­ای و جهانی سردار سلیمانی تنها به لحاظ قدرت فرماندهی و اقدامات نظامی وی نبوده است، هر جا که ضرورت می­‌یافت، او در تراز یک دیپلمات کارکشته و برجسته ظاهر می‌­گشت. جذبه و جذابیتش از یک سو و تسلطش به آداب و فنون مذاکره در عرصه دیپلماسی از سوی دیگر به او قدرت تأثیرگذاری فوق‌­العاده‌‍‌­ای در این میدان داده بود این ویژگی مکمل فرماندهی نظامی او بود. آنگاه که لازم می­‌آمد از قدرت سخت بهره می‌­جست و در وقت مقتضی خویش از قدرت نرم. در این خصوص نیز نکته­‌های بسیاری وجود دارد که شایسته است تحلیل­‌گران روابط بین‌الملل و تاریخ­‌نویسان معاصر در جای خود بدان بپردازند. ۱۰_ سخت­کوشی. او مردی نستوه و خستگی­‌ناپذیر بود، از هیچ مشکلی نهراسید و هیچگاه دچار رخوت و سستی و رکود نشد، به غایت ساعی و تلاش­گر بود و به آسایش خویش نمی‌­اندیشید. علیرغم اینکه در چند عملیات مجروح شد اما همچنان بر بازگشت به جبهه پای می­‌فشرد و در کوتاه‌ترین زمان ممکن به خطوط مقدم عملیاتی باز می‌گشت. برای کسی که عمر پر برکت خویش را در جنگ و جهاد گذرانده باشد شاید توجیه در پیش گرفتن یک زندگی آرام و بی دغدغه کاملاً پذیرفتنی باشد. اما روح بی‌قرار او از راحتی و آسایش گریزان بود و او می­‌خواست تا پایان عمر و تا آخرین نفس سخت‌کوشانه و مجاهدانه به پیش رود. ۱۱_ نظم و انضباط و دقت در امور. ذهنی نظم یافته داشت، دقیق و منضبط بود، در جلسات به موقع حضور می­‌یافت، گاه برای شرکت در جلسه‌­ای مهم از دمشق به تهران می­‌آمد و پس از شرکت در آن مستقیماً به فرودگاه می­‌رفت و عازم دمشق می­‌شد، دقیق بود و وظیفه­‌شناس. ۱۲_ سرعت عمل و به هنگام بودن. بی­شک سرعت عمل یکی از ویژگی­‌های ضروری هر فرمانده نظامی است. اما ماهیت کارزاری که او در آن وارد شده بود به گونه­‌ای بود که بایستی چون صاعقه بر سر دشمن غدار فرود م‌ی­آمد. مکالمه مسئولین منطقه با او و خبردادن از نزدیک شدن داعش به آنان و استمداد جستن از او و حضور برق ­آسایش در میانه میدان در کمترین زمان ممکن و شکستن محاصره‌ای