🔺رکبی که چین از آمریکا خورد! 🔸جنگ روسیه و اوکراین که آغاز شد، همه صاحبنظران پیش بینی میکردند کشورهای نزدیک به روسیه تمام قد در کنارش خواهند ماند و او را نه در مقابل اوکراین [که اساسا در این اندازه ها نیست] بلکه در برابر جبهه آمریکا و کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) که طرف های واقعی این جنگ هستند یاری خواهند داد. 🔸آن زمان عمده توجهات در این رابطه به جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران بود که بنا به نظر تحلیلگران قرار بود در کنار فدراسیون روسیه اساس محور شرقی را جهت بر هم زدن نظم آمریکایی دنیا، عبور از یک جانبه گرایی و انتقال قدرت از غرب به شرق شکل دهند، لذا انتظار این بود تهران و پکن مسکو را حمایت کنند. 🔸در خصوص نقش ایران و مواضعش در این ماجرا نمیخواهم چیزی بگویم، اگرچه در داخل و خارج به اندازه کافی به این موضوع پرداخته شده است. آنچه باید گفت این است که پکن بر خلاف انتظارات در جنگ روسیه و اوکراین حمایت خوبی از مسکو نداشت، شاید به این دلیل که فکر میکرد ورود به این داستان به پیشرفت اقتصادی اش لطمه خواهد زد! 🔸 چینی ها میدانستند اگر ورود کنند احتمالا با دسیسه های آمریکایی روبرو خواهند شد، لذا تصور کردند اگر خشم کاخ سفید را بر نیانگیزند میتوانند با همان سرعت به اهداف اقتصادی شان برسند، و درست همینجا بود که ملاحظات اقتصادی بر ملاحظات امنیتی و ژئواستراتژیک رجحان یافت! 🔸پکن به تصور خود این دور ایستادن را زرنگی میدانست، اما واشنگتنی که تمام پیش بینی ها و محاسباتش از همراهی چین و ایران با روسیه حکایت داشت، به یکباره با سورپرایزی شیرین مواجه شد و آن را عقب نشینی و یا حداقل نشانه ای از ترس چشم بادامی ها در نظر گرفت! 🔸و اینجا آغاز رکب خوردن چین از واشنگتن بود؛ همان نقطه ای که چین آن را حاشیه ای امن تعریف کرد تا در سایه درگیری روسیه و غرب بر توفیقات اقتصادی خود بیفزاید، اما آمریکا آن را یک عقب نشینی دانست و خود پیشروی کرد. اما پیشروی آمریکا در پی عقب نشستن چینی ها چگونه آغاز شد؟ 🔸حتما سفر نانسی پلوسی به تایوان یادتان هست! آنجا انتظار میرفت چین با قاطعیت بایستد و مانع آن سفر شود، اما علیرغم اینکه چندین روز طیاره نظامی هوا کرد و در رسانه ها تهدید نمود و ناوهایش را به آبهای تایوان فرستاد، هواپیمای پلوسی به سادگی هرچه تمام تر آمد و نشست و پس از دیدار پلوسی با تایوانی ها دوباره پرید و رفت! 🔸 به اعتقاد نگارنده، این دومین عقب نشینی چینی ها بود که تا اینجا بسیار نا امید کننده ظاهر شده بودند. آن روزها گفتیم اگر چین به جای این همه تهدید تو خالی صرفا یک موشک به باند فرودگاهی که قرار بود پلوسی در آن بنشیند میکوبید، نه طیاره پلوسی جرات میکرد در تایوان بنشیند و نه ماجرا آنقدر جدی بود که جنگی صورت بگیرد! 🔸اما نشد آنچه باید میشد و آمریکا هی گام های بیشتری به جلو برداشت و چین را به عقب تر راند. حتی اینجانب برخلاف بسیاری تحلیلگران که سفر شی جین پینگ به عربستان را صرفا از نگاه اقتصادی تحلیل کردند، نوشتم این دعوت بیش از آنکه اقتصادی باشد سیاسی است و چین ناخواسته در بازی آمریکا قرار گرفته تا این کشور را هرچه بیشتر از ایران و روسیه دور کنند! 🔸 و الِّا چه کسی است که نداند سعودی نه آنقدر استقلال دارد و نه آنقدر جرات که آمریکا را مثل ماست بفروشد و برود با چین ببندد! اینها همه نقشه بود و پکن حالا حالاها باید از آمریکا ضربه بخورد، مگر اینکه به سیاست های جمهوری اسلامی در مقابله جدی با آمریکا ایمان بیاورد و مانند روسها به نصایح دلسوزانه ما گوش دهند! 🔸هر کشوری فکر کند اگر خنثی باشد یا دور بایستد از گزند آمریکا در امان خواهد بود مرتکب اشتباهی مهلک شده است، خصوصا آنکه این کشور چین بزرگترین رقیب اقتصادی ایالات متحده هم باشد. و دیدیم که چینی ها با اشتباهشان آمریکایی ها را جری تر کردند تا جایی که اعتراضات به خیابانهای این کشور هم رسید! 🔸و نتیجه را این روزها داریم میبینیم؛ ابتلای میلیونها چینی به کرونا، شکست در اجرای قرنطینه، و حالا اقتصادی که این بار بالاخره از کرونا ضربه خواهد خورد! فکر میکنم چشم تنگ ها حالا فهمیده اند رکب خورده اند زیرا این روزها در لفظ مواضع جدی تری میگیرند و این بار با طیاره های بیشتری اطراف تایوان آفتابی میشوند! 🔸هنوز هم دیر نیست؛ چین باید بفهمد نمیتواند هم از آخور بخورد و هم از توبره! باید هزینه بدهد، محکم مقابل آمریکا بایستد و هماهنگ با ایران و روسیه علیه سیاست های ایالات متحده وارد عمل شود! اینکه چهار روز بیشتر اقتصادش را حفظ کند ولی تمامیت ارضی و امنیت داخلی اش به خطر بیفتد اصلا عاقلانه نیست! 🔸چین اگر میخواهد چین بماند باید با آمریکا بصورت جدی مقابله کند و برایش هزینه بتراشد؛ باید به آمریکا تا نقطه جنگ پیش برود آن وقت خواهد دید آنکه عقب خواهد نشست ایالات متحده است. ادامه...👇