»»» آیه ی روز :
**************
(ارسال شده توسط برنامه ی «قلم قرآنی هُدی»
دریافت و نصب از
https://zenderoid.ir )
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ
حجرات - ١٢
اي كساني که ايمان آوردهايد؟ از بسياري گمانها بپرهيزيد، چرا که پارهاي از گمانها گناه است، و [در كار ديگران] تجسّس نكنيد و كسي از شما غيبت ديگري نكند آيا كسي از شما دوست دارد گوشت برادر مردهاش را بخورد! [بيشك همه شما] از آن كراهت داريد، [غيبت نيز چنين است.] و از خدا بترسيد، که خدا توبهپذير مهربان است.
**************
نکته ها:
در ادامه آیه قبل، این آیه نیز به عواملى چون سوءظن، تجسّس و غیبت، كه صلح و صفا و اخوّت میان مؤمنان را به هم مى زند اشاره مى كند.
در قرآن، به حسن ظن سفارش شده و از گمان بد نسبت به دیگران نهى گردیده است. در سوره ى نور مى خوانیم: «لولا اِذ سَمِعتُموه ظَنّ المؤمنونَ و المؤمنات باَنفسِهم خَیراً»(110) چرا در باره ى شنیده هاى خود نسبت به مردان و زنان با ایمان، حسن ظن ندارید؟
همان گونه كه آیه ى نهم این سوره، براى امنیّت و حفظ جان مردم، همه ى مسلمانان را مسئول مبارزه با یاغى و تجاوزگر دانست، این آیه نیز براى حفظ آبروى مردم؛ سوءظن، تجسّس و غیبت را حرام كرده است.
امروزه حقوق دانان جهان، از حقوق بشر حرف مى زنند، ولى اسلام به مسائلى از قبیل تمسخر، تحقیر، تجسّس و غیبت توجّه دارد كه حقوق دانان از آن غافلند.
هیچ گناهى مثل غیبت به درّندگى بى رحمانه تشبیه نشده است. آرى، حتّى حیوانات درنده هم نسبت به هم جنس خود تعرّض نمى كند.
اقسام سوء ظن و بدگمانى
سوء ظن اقسامى دارد كه بعضى پسندیده و برخى ناپسند است:
1. سوءظن به خدا، چنانكه در حدیث مى خوانیم: كسى كه از ترس خرج ومخارج زندگى ازدواج نمى كند، در حقیقت به خدا سوء ظن دارد؛ گویا خیال مى كند اگر تنها باشد خدا قادر است رزق او را بدهد، ولى اگر همسر داشته باشد، خدا قدرت ندارد. این سوءظن، مورد نهى است.
2. سوء ظن به مردم، كه در این آیه از آن نهى شده است.
3. سوء ظن به خود، كه مورد ستایش است. زیرا انسان نباید به خود حسن ظن داشته باشد و همه كارهاى خود را بى عیب بپندارد. حضرت على علیه السلام در برشمردن صفات متّقین در خطبه همام مى فرماید: یكى از كمالات افراد باتقوا آن است كه نسبت به خودشان سوء ظن دارند.
آرى، افرادى كه خود را بى عیب مى دانند، در حقیقت نور علم و ایمانشان كم است و با نور كم، انسان چیزى نمى بیند. اگر شما با یك چراغ قوّه وارد سالنى بزرگ شوید، جز اشیاى بزرگ چیزى را نمى بینید، ولى اگر با نور قوى مانند پرژكتور وارد سالن شدید، حتّى اگر چوب كبریت یا سنجاقى در سالن باشد مى توانید آن را ببینید.
افرادى كه نور ایمانشان كم است، جز گناهان بزرگ چیزى به نظرشان نمى آید و لذا گاهى مى گویند: ما كه كسى را نكشته ایم! از دیوار خانه اى كه بالا نرفته ایم! و گناه را تنها این قبیل كارها مى پندارند، امّا اگر نور ایمان زیاد باشد، ت
**************
پیام ها:
- ایمان، تعهّدآور است و باید از یك سرى افكار و اعمال دورى نماید. «یا ایّها الّذین آمنوا اجتنبوا...» (ایمان، با سوءظن و تجسّس و غیبت سازگار نیست.)
- براى دورى از گناهان حتمى، باید از گناهان احتمالى اجتناب كنیم. (بنابراین از آنجایى كه برخى گمان ها گناه است، باید از بسیارى گمان ها، دورى كنیم.) «اجتنبوا كثیراً... انّ بعض الظن اثم»
- در جامعه ى ایمانى، اصل بر اعتماد، كرامت و برائت انسان ها است. «انّ بعض الظن اثم»
- براى جلوگیرى از غیبت باید زمینه هاى غیبت را مسدود كرد. (راه ورود به غیبت، اوّل سوء ظن و سپس پیگیرى و تجسّس است، لذا قرآن به همان ترتیب نهى كرده است.) «اجتنبوا كثیراً من الظن... لاتجسسوا ولا یغتب»
- گناه، گرچه در ظاهر شیرین و دلنشین است، ولى در دید باطنى و ملكوتى، خباثت و تنفّرآور است. «یأكل لحم اخیه میتاً» (باطن غیبت، خوردن گوشت مرده است و درباره هیچ گناهى این نوع تعبیر بكار نرفته است.)
- از شیوه هاى تبلیغ و تربیت، استفاده از مثال و تمثیل است. «أیحبّ احدكم...»
- در شیوه نهى از منكر، از تعبیرات عاطفى استفاده كنیم. «لایغتب... أیحبّ احدكم ان یأكل لحم اخیه»
- غیبت و بدگویى از دیگران حرام است، از هر سنّ و نژاد و مقامى كه باشد.«لایغتب...» («احدكم» شامل كوچك و بزرگ، مشهور و گمنام، عالم و جاهل، زن و مرد و... مى شود.)
- مردم باایمان، برادر و هم خون یكدیگرند. «لحم اخیه»
- همان گونه كه مرده قدرت دفاع از خود را ندارد، شخصى كه مورد غیبت قرا