با دمپایی رفته بود سرکوچه نون بخره
تلفن زنگ خورد
مادر مصطفی گوشی رو برداشت و با تعجب گفت: آخه با دمپایی؟
تلفن رو که قطع کرد گفت: مصطفی بود، از فرودگاه زنگ میزد و میگفت داره میره بم به زلزلهزدگان کمک کنه
یکی از بچههای هلال احمر رو دیده بود و باهاش رفته بود
#مثل_مصطفی
💬 کیان ایرانی
📡
#آنتن_ملت
🇮🇷
https://eitaa.com/joinchat/764477623C772d58a152