احتمالا خیلی از شما این تصویر را بار اول است که می‌بینید. آگهی ترحیم یک دختر جوان به اسم سعیده پور آقایی که سال 88 به شدت توسط رسانه‌های ضدانقلاب و طرفدار موسوی و کروبی منتشر می‌شد. حرف حساب‌شان چه بود؟ می‌گفتند این دختر جوان در یکی از تظاهرات ها شرکت کرده و نیروهای بسیجی و امنیتی او را دزدیده اند، سپس به او تجاوز کرده اند و بعد هم جسدش را سوزانده اند! اما خانواده‌اش را تحت فشار گذاشته اند تا بگویند به خاطر بیماری کلیه فوت کرده! این سناریوی وحشتناک را آنقدر محکم بیان می‌کردند که خودشان هم باور کرده بودند تا جایی که... میرحسین موسوی ابله که از همان موقع هم مشخص بود خودش فهمی از سیاست ندارد و به عروسک خیمه شب بازی دیگران تبدیل شده، در مجلس ختم این دختر جوان شرکت کرد. فضا ملتهب بود و پر از نفرت، تا اینکه چند روز بعد سعیده پورآقایی که برایش مراسم ختم هم گرفته بودند زنده از آب درآمد و... جلوی دوربین مصاحبه کرد و گفت من زنده ام! و به خاطر دعوا با مادرم چند روز به خانه نرفته بودم! و حالا خودم هم تعجب می‌کنم که یک دفعه می‌بینم برایم مجلس ختم هم گرفته اند. چرا یاد این ماجرا افتادم و آن را نوشتم؟ به خاطر اینکه جریان دروغ پرداز ضدانقلاب در این 13 سال پیشرفت کرده... آنها سال 88 زنده را تبدیل به مرده می‌کردند و می‌گفتند ببینید با چه نظام پلیدی سر و کار داریم که این‌طور دختران جوان را می‌کشد و حالا حرفه‌ای تر شده اند و دیگر سراغ زنده ها نمی‌روند؛ بلکه هرکسی که خودکشی می‌کند یا مشخص نیست چگونه به قتل رسیده را ربطش می‌دهند به نظام... حالا میخواهد سارینا اسماعیل زاده باشد یا نیکا شاکرمی؛ فرقی نمی‌کند! دنبال دختران جوان کشته شده هستند تا با انتساب مرگ‌شان به جمهوری اسلامی حس عاطفی مخاطب را تهییج کنند و به شورش‌های خیابانی نفس مصنوعی بدهند. هر حرف مفتی را باور نکنیم...همین!/ پایان ✍امیرحسین ثابتی