بد نیست باز در این مجال به این سوال بیشتر بپردازیم که
⛔️چرا اسلام ، برده داری را به یکباره لغو نکرده است؟
و گاهی این سوال را مطرح میکنند که چرا اسلام برده داری را حرام و ممنوع نکرده است؟🤔
◀️ پاسخ چنین است :👇
1- اسلام هرگز مبدع برده داری نبوده است. ظهور اسلام در زمانی بود که برده داری سراسر جهان را گرفته بود و قرن ها بعد از اسلام نیز خصوصا در جوامع غیراسلامی ادامه یافت. در انگلستان تا سال 1840 میلادى، در فرانسه تا سال 1848، در هلند تا سال 1863، و در آمریکا تا سال 1865 بردگى ادامه داشت، و سپس کنگره بروکسل ضمن اعلامیه اى، تصمیم به الغاى بردگى در سراسر جهان گرفت، و این در سال 1890 بود .یعنی تا 150 سال پیش، رسما در کشورهای غربی، برده داری رایج بود و البته در کشورهای اسلامی، قرنها پیش ریشه کن شده بود.
حتی تا اواخر سده نوزدهم میلادی و اوایل سده بیستم میلادی "باغ وحش های انسانی" در اروپا و آمریکا رواج داشته اند.
و جالب است بدانید
مورخین غیر مسلمان و به خصوص مارکسیست ها، اسلام را به عنوان قیام بردگان بر علیه برده داری تحلیل می کنند. آنان می گویند که اسلام باعث شد که برده داری در شبه جزیرۀ عربستان و شمال آفریقا مضمحل گردد👌.
2- علیرغم لغو اسمی برده داری در سال 1890 ، هنوز با عناوین و به اشکال مختلف شاهد استعمار ملتها هستیم ؛
در واقع بردگى تابع اسم نبوده و تنها شکل آن تغییر کرده است. نژادپرستی و نگاه به انسانها بر مبنای رنگ و قومیت و نژاد، یکی از میراثهای باقیمانده فرهنگ برده داری است.
3- اسلام برخلاف سایر تمدنها که به دلایل مختلف مانند بدهکاری و سودجوئی های اقتصادی به برده داری می پرداختند فقط در یک مورد اجازه برده گیرى داد (البته نه بصورت الزامی) و آنهم مسئله 👈اسیران جنگى👉 بود .
در این مورد هم اجازه داده شد تا با رعایت مصالح، اسیران را بى قید و شرط یا پس از پرداخت فدیه ، یا اموری چون سواد یاد دادن و یا آموزش دادن صنعت و هنری به مسلمانان....آزاد کنند.
(آیه 4 سوره محمد).
4- در آن عصر ، زندان هائى که بتوان اسیران جنگى را تا روشن شدن وضعشان، در آن نگهداشت موجود نبود و راهى جز تقسیم کردن آنها در میان خانواده ها و نگهداری شان به صورت برده وجود نداشت .
5- اگر اسلام، دستور آزادی بردگان را بصورت 👈یک دستور فوری و نه تدریجی 👉مى داد ،
ای بسا بیشتر آنها بدلیل نداشتن کسب و کار مستقل، مسکن و . . . با مشکل مواجه شده و جامعه نیز با جمعیت عظیم بیکار دست به گریبان می شد ؛
بدیهی است در چنین حالتی در نظم عمومی جامعه اختلال بوجود آمده و شاهد معضلات اجتماعی گوناگونی بودیم .
《4》