🔹️متن سخنرانی استاد ارجمند در کارگاه تربیتی والدین (بخش دوم) باید سیاست گذاری مراکز و موسسات فرهنگی تولید مادر خوب و تولید عروس و‌داماد خوب باشد، کاری که این موسسه تسنیم شروع کرده است و در سیاست گذاری هایش مدنظر دارد. و اما مصالحی که برای ساخت این منزل خوب مورد نیاز است اولی امنیت است، از خانه ای سرشار از تهدید و توهین و تمسخر وترس و ... انسان سالم بیرون نمیاید. دومین مورد عدالت است، در خانه هر کس باید به سهم‌خود برسد. سوم حریت است، در خانه باید به تفاوت ها توجه کرد، زیبایی عالم در این‌تفاوت هاست. باید در خانواده از تشابه ها لذت برد و با تفاوتها کنار آمد. چهارم کرامت است، مرزهای احترام باید رعایت شود، امام راحل سر سفره می فرمودند حتما باید مادرتان بیاید بعد شروع به خوردن کنیم. پنجم محبت است، محبت مثل ملاتی که آجرها رو به هم وصل می کند، اعضای خانواده را به هم وصل می کند، همانطور که با صرف روی هم گذاشتن آجرها آنها به هم وصل و محکم نمی شوند زن و شوهر و اعضای خانواده هم فقط با در کنار هم بودن یکی نمی شوند، باید محبت باشد. آن محبت ابتدای ازدواج که با صیغه عقد ایجاد می شود در واقع کادوی خداوند به عروس و‌داماد است، برای ادامه زندگی باید این محبت را تقویت کرد، عاشق شدن هنر نیست، عاشق ماندن هنر است. عنصر ششم و آخر معنویت است. انسان باید وصل به اصل باشد. چرا؟ چون فاقد شی معطی شی نمی تواند باشد.مومن محبتش بی دریغ است، چون اگر انسان از درون غنی نباشد اهل تجارت می شود.اگر زن محبت را فقط از شوهر یا برعکس یا فرزندی فقط از پدر و مادر بگیرد همیشه در گدایی هم خواهند بود،هر چند که گدایی محترمانه باشد، اما اگر از انس با سحرها و‌نماز شب روحشان را غنی کنند یاد میگیرند فداکارانه به هم محبت کنند. اصلا مفهوم ازدواج اتحاد دو انسان فداکار است. اما الان ازدواج به اتحاد دو‌ انسان طلبکار تبدیل شده است. باید یاد گرفت فداکارانه محبت کرد. تنها چیزی که انسان را سرشار و لبریز آرامش می کند، محبت خداست. تمام دعواهای دیده شدن برای گدایی محبت است،می خواهم ثابت کند برترم، اما وقتی از درون بیابم که واقعا من برترم، از من در این جهان فقط یکی است؛ دیگر حسرت هیچکس را نمی خورم، به هیچ کس حسادت نمی کنم. این را فقط باید از خداوند خواست. راز تنهایی انسان دل بزرگ اوست، الا بذکر الله تطمئن القلوب خدا می فرماید تو فقط با من آرام می شوی ، با دیگران فقط رام می شوی. برای همین سیدالشهدا ظهر عاشورا هر چه به شهادت نزدیکتر می شود چهره اش از شوق برافروخته تر می شود ، همچون عاشقی که به وصال معشوق نزدیک می شود و هر کاری می کند برای جلب رضای معشوق. آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند.