🎧 داستان صوتی سیاحت غرب
▫️قسمت یازدهم
هادی پیش من آمد و گفت: آماده ی ورود به شهر وادی السلام باش که رستگار شدی...
همچون قطره ای در میان دریا، میان جمعیتی عظیم به طرف شهر وادی السلام در حرکتم...
اما نه!! اینجا چه خبر است!؟ عده ای سوار را می بینم که در حال خروج از شهر هستند!!! اینها که هستند؟! چرا به دروازه ی ورود به بهشت پشت کرده اند؟!!...
فردی در میانشان فریاد میزند: این مرد کیست؟ دردش چیست؟ این تنها وارث تاریخ انسان... وارث پرچم سرخ زمان... تنها چرا؟!
#سیاحت_غرب
🆘
@Roshangari_ir